آداب و رسوم سیستان و بلوچستان

پوشاک مردان: عمدتاً شامل دستار، سرپوش، پیراهن و شلوار است. به دستار در محل لنگوته (Longote) می‌گویند و بیشتر به رنگ سفید است. پیراهن مردان بلند و تا سر زانو است. به سه صورت چین‌دار، ساره (عربی) ترک‌دار استفاده می‌شود. نوع چین‌دار آن از کمر چین می‌خورد. معمولاً پیراهن به هر صورت که باشد، شلوارش نیز به همان صورت ساده یا چین‌دار خواهد بود. روی لباس مجالس و یا افراد مرفه ابریشم‌دوزی می‌شده است.در گویش محلی سیستان به شلوار، تمو یا تومون و به پیراهن پنر می‌گویند و نوع ترک‌دار آن را چل تریز می‌نامند که از قسمت زیر حلقه آستین به پایین حداقل از ۳۴ ترک تشکیل شده است. همچنین مردان سیستانی جلیقه‌ای روی پیراهن می‌پوشند که به آن باسکت  یا جلزقه  می‌گویند. پوشاک مردان سیستانی تا حدودی به پوشاک مردم خراسان کنونی شباهت دارد.

پاپوش مردان دو نوع است: چپلی یا چپت که رویه و تخت آن را لاستیک‌های فرسوده اتومبیل تشکیل می‌دهند. و مردم فرودست از آن استفاده می‌کنند. نوع دوم آن را تارقی گویند که کفشی است تهیه شده از پوست گاو. تخت تارقی از لاستیک فرسوده و رویه آن بندهایی است که به صورت ضربدر، روی هم قرار گیرد و از چرم دوخته می‌شود. این کفش به اقشار متوسط تعلق دارد. سرداران، اقشار مرفه از کفش‌های خارجی مد روز استفاده می‌کرده‌اند.

پوشاک زنان: سیستانی نیز ساده و با طرح‌هایی زیبا است. لباس زنان همچون مردان بلند و گشاد است. زنان سیستانی علاوه بر لباس سنتی و روزانه خود، نوعی لباس نیز جهت اعیاد و جشن‌ها تدارک می‌بینند که در نوع خود هنرمندانه و زیباست. از مشخصات لباس روزمره زن سیستانی، نوعی سوزن‌دوزی است که در حاشیه یقه و سرآستین لباس به کار می‌رود و در محل به آن “سیاه دوزی” گویند.این لباس از پیراهن و شلوار گشاد تشکیل می‌شود. بلندی پیراهن تا پایین زانو و دور کمر آن چین‌دار است. دستاری مستطیل شکلی نیز بر سر می‌بندند. پوشاک جشن‌ها و مراسم شاد – که امروزه کمتر از آن استفاده می‌شود- متشکل از شلواری پرچین، پیراهنی تا بالای زانو با دو چاک از دو طرف است. همچنین دامنی پرچین که به آن تمو می‌گویند و تا سر زانو است، می‌پوشند. گشادی دور دامن به ۹ متر می‌رسد. دستاری که در این لباس مورد استفاده قرار می‌گیرد، سه گوش است.
پاپوش زنان نیز همانند مردان از کفش‌های تمام پلاستیکی است.

 

خوراکی‌های سنتی بلوچستان:

کشک بلوچی: مواد اولیه: پیاز، آرد گندم، فلفل، دارچین، زیره، دانه‌ی خشکیده‌ی انار
دستور تهیه:مواد بالا را با هم مخلوط کرده و آنها را مدتی گذاشته تا سفت شوند بعد خمیر بدست آمده را بصورت قرص کوچک نان درآورده و خشک می‌کنند. این قرص خشک شده (کشک) در بسیاری از غذاهای دیگر بعنوان ادویه استفاده می‌شود و خود آن را با هاون کوبانده و خرد می‌کنند و بصورت خورشت درست می‌کنند و با نان مخصوصی (شلو) که از آرد  تهیه می‌شود، مصرف می‌کنند.
دستور مصرف:این غذا بیشتر با نان شُلّو مصرف می‌گردد.مناسبت مصرف:بیشتر در فصل زمستان مصرف می‌گردد.

کشک و تَباها:مواد اولیه:کشک، تَباها (گوشت خشک شده)
دستور تهیه:کشک (نوعی آچار) همراه با گوشت خشک مخلوط می‌کنند و آن را بصورت آبگوشت درست می‌کنند. تَباها در لغت عامیانه به معنی گوشت نمک‌زده که آن را بوسیله برگ خرمای بافته شده (ریسمان) آویزان می‌کنند، می‌باشد.دستور مصرف:این غذا بصورت آبگوشت می‌باشد همراه با نانی بنام شُلّو می‌خورند.مناسبت مصرف:بیشتر مصرف این غذا در فصل زمستان است.

کورک آپ:مواد اولیه: انگور نارسیده و ترش، نان لواش، روغن حیوانی
دستور تهیه:انگور نارسیده را با فشار کوبیده تا آب انگو ترش آن خارج گردد و بعد آن را جدا می‌کنند. بعد نان لواش را در ظرفی گذاشته و آب انگور را روی آن می‌ریزند.روغن حیوانی آب شده و گرم را روی آنها می‌ریزند و مصرف می‌کنند.مناسبت مصرف:این غذا بیشتر در فصل تابستان و گرما مصرف می‌کنند.

خوراکی‌های سنتی سیستان:

اوجیزک:در واقع مانندهمان آبگوشت محلی سیستان است، با این تفاوت که گوشت ندارد.یعنی شامل پیاز، سیب زمینی، ادویه محلی، گوجه فرنگی و مقداری آب می باشد.برای تهیه آن ابتدا همه مواد را با هم تفت داده بعد آب را اضافه می کنیم.این غذا بسیار آبکی و رقیق تر از سوپ می باشد و برای خوردن در آن نان ترید می کنند.

کشک زرد: غذایی آسان و سریع است که فقط با مخلوط کردن کمی سیر و آب آماده سرو می باشد، اما خود کشک زرد بصورت زیر آماده می شود:
مقداری آرد گندم،ادویه های محلی، پیاز خرد یا رنده شده، ماست ترش و کمی سیر را با هم مخلوط و یک خمیر زرد رنگ بدست می آید، سپس آن را به مدت ۱۵ روز درون کیسه ای نخی قرار می دهند تا آب آن کاملا گرفته و خشک شود. بعد آنرا با کمک دست و صافی به صورت پودر در می آورند.چند قاشق از آنرا با کمی روغن و چند حبه سیر رنده شده مخلوط نموده، تفت می دهند و در آخر۳ لیوان آب را هم اضافه می کنند.حال آماده سرو می باشد.
بازی های سنتی

هلاری: وسایل لازم: توپ پور  (نوعی توپ از جنس پیش‌، برگ خرما) دستک چوب برای زدن توپ.
نحوه انتخاب یار: ابتدا بازیکنان به دو گروه تقسیم می‌شوند، به سرگروه ماتوکان می‌گویند. سرگروه‌ها یارهای خود را به طور مساوی انتخاب می‌کنند. برای انتخاب یار، افراد دو نفر – دو نفر با همدیگر به کنار رفته و برای خود نامی انتخاب می‌کنند. مثلاً یکی شتر و یکی گاو، بعد پیش ماتوکان آمده و می‌گویند گرگری گاو می‌خری یا شتر؟ ماتوکان هر کدام را انتخاب کرد، آن فرد یار او می‌شود.
روش بازی: ابتدا دو دایره در قسمت میدان بازی به فاصله تقریباً ۱۰۰ متر کشیده شده و یارهای یک گروه که شروع کننده‌بازی هستند، داخل دایره و گروه دیگر در میدان به صورت محل مبدأ و مقصد بازی “کلات” می‌گویند که همان دژ است. بعد از تعیین نوبت بازی ابتدا یکی از افراد گروه داخل میدان، توپ را به دست گرفته و برای گروه داخل دایره می‌اندازد و هر فرد در نوبت بازی حق یک‌ بار زدن را دارند. اگر دستک به توپ نخورد sup – سوختن- می‌گویند. هر کس که سوخت، باید داخل دایره منتظر زدن فرد بعدی باشد تا در فرصت مناسب که یکی از یاران توپ را زد و به فاصله دورتری انداخت، بتواند به کلات فرار کند. اگر توپ به فاصله خیلی دور بیافتد، می‌تواند برود و برگردد. اگر این کار را انجام دهد، باز امتیاز زدن توپ را خواهد داشت. اگر توپ را حریف در هوا بگیرد یک امتیاز است و به آن hal می‌گویند. اگر گروه شروع‌کننده امتیاز داشته باشد، می‌تواند امتیاز را پایاپای کند وگرنه باید بازی را به حریف مقابل واگذار کرده و خود و یارانش بیرون دایره در میدان برای گرفتن توپ بروند.
کودی:
از رایج‌ترین بازی‌ها در سیستان است. در این بازی، بازیکنان به دو دسته تقسیم می‌شوند، سپس برای تعیین نوبت تر یا خشک می‌کنند، یعنی یک گروه تر و دیگری خشک را انتخاب می‌کنند. بعد سنگی را از روی زمین برمی‌دارند، یک طرف آن را با آب دهان خیس می‌کنند و به هوا می‌اندازند. سنگ به زمین که افتاد مثل شیر یا خط هر طرف که قابل رویت باشد، نوبت آن گروه است. برای شروع بازی در یک فاصله قراردادی، خطی روی زمین می‌کشند. دو گروه در دو سوی خط می‌ایستند. بازیکن باید یک نفس کودی‌گویان خود را به خط برساند و به طرف دیگر حمله کند و یکی از آنان را بگیرد. یا با آن‌ها تنه بزند، اگر قبل از انجام این عمل نفس او ببرد، بازنده محسوب می‌شود و به نشانه بازنده شدن باید روی زمین بخوابد و در آخر بازی به برنده سواری (کُولی) بدهد.

مسکن سنتی

از ویژگی‌های مسکن در این استان، تنوع در خانه‌های متحرک سنتی است. این سرپناه‌های موقتی و قابل حمل از‌‌آن روستاییان کم‌درآمد، عشایر و کوچ‌نشینان سیستانی و بلوچ است و بعضی از خانه‌های ثابت در ییلاق و قشلاق تلفیقی از معماری سنتی و جدید است.
مسکن سنتی عشایر
 گدام یا پلاس‌:سیاه چادری است که از به‌هم دوخته شدن نوارهایی بافته شده از موی بز شکل می‌گیرد و توسط زنان و دختران تهیه و برپا می‌شود. در برپایی آن از چوب‌های ضخیم بلند و کوچک، طناب، میخ و حلقه‌های بزرگ استفاده می‌کنند. فضای داخل آن براساس سلیقه زنان عشایر با نوارهای آیینه و سکه‌دوزی شده، گلیم، پشتی، تزیین می‌شود. این مسکن متحرک در کل منطقه سیستان و بلوچستان بیشتر سمت سرحد رایج است.
 کپر:نوعی سرپناه از چهارچوب بلند -عموماً از درختان نخل و گز- و به صورت عمودی است. ورودی آن را با برگ نخل به صورت افقی و مسطح می‌پوشانند و حدفاصل چوب‌ها نیز با شاخ و برگ درخت خرما و گز پوشانده می‌شود. از کپر معمولاً در زمین‌های کشاورزی یا محلی برای خرید ‌و ‌فروش اقلام و محصولات استفاده می‌شود. از این مسکن عمدتاً در جنوب بلوچستان (مکران) استفاده می‌شود.
 لوگ: بعضی به آن کپر نیز می‌گویند، از شاخ و برگ درختان خرما به صورت نیم‌دایره و با سقف هلالی درست می‌شود. جهت برپایی آن در زمین، گودالی حفر نموده تا پایه‌های لوگ محکم و استوار باقی بماند بعد با حصیر یا پلاس آن را پوشش می‌دهند.
گردتوپ: یکی از زیباترین مساکن سنتی و بومی منطقه “گردتوپ” است. دیوارهای “گردتوپ” از خشت و چینه و کاه‌گل ساخته می‌شود و دارای در چوبی و سقف آن از شاخ و برگ درخت خرما و در کل تقریباً مدور است. اگر دیواره عمودی آن نیز از چوب‌های درخت گز و نخل درست شده باشد، به آن “توپی” می‌گویند. این مسکن بیشتر در حوزه ایرانشهر، چا‌بهار و جلگه جازموریان ساخته می‌شود. و شباهت زیادی به مساکن منطقه بوشهر، بندرعباس و بندر ترکمن دارد. نوع کوچک‌تر این بنا را که از آن به عنوان انبار علوفه و محصولات و یا دام استفاده می‌کنند، حانگ پیشی  گویند.
نوع دیگر از مساکن سنتی خارخانه‌ای است که از انبوه بوته‌های درهم فشرده خار و ستون تیرهای چوبی از درخت خرما بنا می‌شود و تنها در فصل تابستان مورد استفاده قرار می‌گیرد و مانند یک کولر آبی با هوای مطبوع عمل می‌نماید و به آن احتکن یا  آدوربند گویند.