آداب و رسوم قزوین

موسيقی
موسيقی رايج در شهر قزوين تفاوت چندانی با موسيقی دستگاهی ايران  ندارد. تنها در گذشته اين آوازها و دستگاه ها كه در مكتب های متفاوت اجرا مي شد از جمله مكتب خراسان، مكتب تهران و … مكتبی نيز وجود داشته به نام مكتب قزوين كه امروزه فراموش شده است. اين مكتب تا اواخر دوران قاجاريه رايج بود، در آن زمان هنرمندانی مانند: اقبال سلطان ملقب به اقبال آذر كه از اساتيد مسلم آواز ايران به حساب مي آيد از قزوين به شهر تبريز مهاجرت می كنند. او با تلفيق اين شيوه آوازی و موسيقی آذری مكتب تبريز را پايه گذاری مي كند.

جشن ها

جشن انار
در بخش تارم اواخر شهريور ماه يا اوايل مهر يك روز از قبل تعيين مي شود تا در آن روز اهالی روستا دسته جمعی به مزارع انار بروند و به همراه نواختن دايره و يا سرنا و دهل شروع به چيدن انار کنند. تا قبل از اين روز كسی حق ندارد اناری بچيند.
جشن فندق
رودبار شهرستان از جمله مناطقی است كه فندق به طور عمده كشت می گردد. در بسياری از روستاهای اين ناحيه در اواسط مرداد ماه جشن فندق به پا می كنند و به مانند انار چينی همه با هم به مزارع می روند در ابتدا شخصی با خواندن اشعاری كه بيشتر به صورت بداهه می باشد و ديگران اشعار او را واگويه می كنند سپس همه شروع به چيدن فندق می كنند دوشيزگانی كه نامزد شده اند برای همسران خود از هسته فندق رشته ای به مانند گردنبند درست می كنند به اين صورت كه زمانی كه هسته هنوز خشك نشده با سوزن آنها را سوراخ می كنند و نخ از آن می گذرانند و در پايان دو سر نخ را به هم گره می زنند. آنها به اين گردنبند ” گلوانه ” می گويند و آن را نگه داشته تا در فصل زمستان به شوهرانشان هديه دهند.
كشتي پهلو به پهلو
اين نوع كشتی كه از قديمی ترين انواع كشتی محسوب می شود هنگام مراسم عروسی انجام می گيرد. بدين صورت كه دو نفر در كنار يكديگر به پشت می خوابيدند و پاهای خودر را (دو پای مخالف كه در كنار يكديگر هستند) به هم گره می كردند و شروع به زور آزمايی می كردند. شخصی كه دارای نيروی بيشتری بود می توانست پای رقيب خود را زود تر از زمين بلند كند و حريف خود را از جای حركت بدهد  متاسفانه اين كشتتی امروزه به فراموشی سپرده شده است.
كوسه گلين ( كوسن گلين)
اهريمن خشكسالی يكی از قديميترين دشمنان ايران زمين است. ايرانيان برای مبارزه با اين ديو علاوه بر كارهای عملی همچون حفر قنات و ساخت آب انبار دست به يك سری مناسك اعتقادی نيز می زدند كه مراسم كوسه گلين از آن نوع است. اين مراسم كه به اشكال مختلف در ايران اجرا می شده در منطقه قزوين نيز به چند شيوه اجرا می شده است؛ بدين صورت كه پير زنی بوسيله پارچه و لباسهای كهنه، عروسكی كوچك درست مي كند، آنرا دست گرفته و در كوچه ها به راه مي افتد و بچه ها نيز پشت سر او حركت می كنند آنها به هر خانه كه می رسند صاحب خانه از وسايل تهيه آش چيزی به آنها می دهند مانند نخود، رشته و … همه آنها را جمع می كنند و آشی مي پزند و بين اهالی تقسيم می كنند مردم معتقدندكه پس از چندی باران خواهد آمد. اين رسم را در سالهايی كه دچار خشكسالی بوده  برگزار كرده اند.
چمچمه خاتون
نوعی ديگر از مراسم طلب باران است و آن بدين صورت است كه داخل يك قدح آب می ريزند و آن را به پشت بام می برند و با يك چمچمه كم كم آب داخل آن را به طرف آسمان می پاشند.
چوب جنگ
در بيشتر روستاهای استان قزوين يكی از سرگرميهای جوانان در روز عروسی، چوب جنگ می باشد. جوانان با در دست گرفتن چوب در حين اجرای رقص پا به طور نمايشی با يكديگر به مبارزه می پردازند.
پنجاه به در
هر ساله بعد از ظهر روز نوزده ارديبهشت، پنجاهمين روز سال، از زمانی كه زهر آفتاب ظهردم گرفته می شود، مردم قزوين منازل خود را ترك می كنند و به مصلای شهر می روند. اين مصلا در ميان باغهای جنوب شرقی شهر واقع شده است در گذشته در اين مكان يك آب انبار و يك مسجد وجود داشته كه تنها بخشی  از آب انبار آن به جا مانده است.
تير گان (تير ماه سيزده)
اين جشن كه همان جشن تيرگان ايران باستان می باشد در روز سيزدهم تيرماه برگزار مي شد.
آیین های سوگواری شامل: سیزدهم محرم و درخت خونبار می باشد.
پوشاك مردان
استفاده از كلاه در گذشته بين مردان بسيار متداول بود و هر شخص به فراخور شغل و نيز وضعيت اقتصادی از نوعی كلاه استفاده می كرد.
پيراهن ها معمولاً به رنگ سفيد و ساده تهيه می گرديد و تكمه يقه آن بر شانه چپ بسته می شد. در ميان سينه چپ از شانه تا زير سينه چاكی داشت. پس از آن پيراهن هايی با يقه های بلند به نام يقه قزاقی متداول شد و سپس يقه ملايی جای آن را گرفت. تن پوش ديگری كه مردان قزويني استفاده می كردند، ار خالق بسيار بلندی بود كه تا انتهای پا می رسيد. يقه آن ايستاده و جلو باز بود. در ناحيه كمر تنگ، و دامن آن بسيار گشاد بود و در دو پهلو دارای چاك كه تا كمر می رسيد. شلوار افراد كم در آمد از كرباس به رنگ آبی يا مشكی بود. بلند و گشاد و در ليفه آن از بند استفاده می كردند. بند تنبان از نخ پنبه بافته می شد. اشخاص اعيان از شلوارهای دكمه ای استفاده می كردند.
اغلب مردان در گذشته گيوه به پا داشتند به نامهای جوراب و آجيده كه در فصل تابستان مورد استفاده قرار می گرفت. اشخاص اعيان گيوه های بسيار ظريف و مرغوب تری می پوشيدند كه به گيوه ملكی معروف بود.
پوشاك زنان
در گذشته زنان قزوينی زير پيراهن خود شليته به پا می كردند، به طوری كه يك وجب و يا حتی كمتر از دامن بيرون می آمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چيت كرباس و در انواع ساده و متنوع گلدار و يا مشكی انتخاب می شد. جوانان اغلب روی شليته با نخهای رنگی گلدوزی می كردند. شليته گلدار جوانان دارای سجاف پهن بوده است و انواع ديگر به جای سجاف ليفه دار بوده و برای شليته ليفه دار از پارچه ای ضخيم و سنگين مانند مخمل ترمه و تافته ابريشمی و … استفاده می كردند.
قسمت پايين شليته را با دست دوخته و به حالت تزيين بوده كه به آن دالبر و  دندان موشی گفته می شد.
يل يا نيم تنه قزوينی كه حدوداً صد سال پيش در بين اعيان متداول بوده با استفاده از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته به رنگ كرم تهيه می شده كه در قسمت جلو هيجده دكمه فلزی پی در پی روی آن دوخته می شد. زنان در زير شليته خود شلوارهايی به رنگ مشكی می پوشيدند كه دمپای آن تنگ بود و بالای آن فراخ. اين شلوار داری يقه بود و آن را با بند تنبان می بستند. پاپوش زنان نيز به فراخور وضع مالی خانواده دارای انواع مختلف بوده كه در تابستان گيوه های ظريف می پوشيدند. زنان اعيان از كفشهای چرمی با مدلهای متداول در زمان خويش استفاده می كردند.
به جز انواع پوششی كه ذكر آنها رفت، انواع ديگر نيز در منطقه استفاده می شده است. از جمله: كوئينگ، جومه، كراس، شگ، كول چوغا، قرقره تمبون، اوزون تنبون و….
خوراک
قیمه نثار، دم کباب، قیمه آب دار، دیماج، رشته پلو با ماهی، آش شله قلمکار،  آش آلو، آش دوغ، آش شیرین، آش دندان کشه، ماش پیاز