مراسم زار
مراسم خاصی که برای بیرون کردن مرض از جسم بیمار اجرا می شود.
مراسم قبله دعا
مراسم دعا برای باریدن باران در زمان خشکسالی برگزار می شود.
مراسم زنبیل گردان
این مراسم برای بچه 18 ماهه یا دو ساله که هنوز راه نیفتاده است، انجام می گیرد.
نوروز
مراسم سال شمسي در کشور ما هميشه توأم با رسمها و آداب خاصي مي باشد که تنوع آن بسيار چشمگير است. نواحي مختلف ايران، همسو با تأثيري که از فرهنگهاي مجاور گرفته اند، اين مراسم را که اغلب بجا مانده از دوران باستان مي باشد، برگزار مي کنند. در منطقه مورد بررسي به نظر مي رسد بعلت نزديکي به خليج فارس و برگرفتن عناصري از فرهنگ کشورهاي عربي مجاور، خصوصأ پس از اسلام، اين مراسم خصوصأ نوروز به مرور کمرنگ تر شده و کمتر از مناسبتهاي مذهبي در يک سال قمري به آن توجه مي شود.
چهارشنبه سوري
مراسم شب چهارشنبه سوري عملأ در اين منطقه برگزار نمي شود و مردم عليرغم آشنايي با آن و دانستن مناسبت و ارتباط آن با عيد نوروز، آن را کمتر مورد توجه قرار مي دهند. در روزهاي قبل از عيد مردم در نواحي مختلف مراسم و آدابي دارند که تحت عناوين مختلفي از قبيل روز دمور، روز نوروزي مرده ها يا روز سفره اموات به چشم مي خورد.
روز دمور ruze damur
در شهر رودان، چند روز قبل از آغاز سال جديد، خانواده ها همراه با کودکان و گاه اقوام نزديک خود به باغهاي مجاور شهر، خصوصاً نخلستانها رفته و ضمن صرف ناهار در آنجا به کمک طنابي که از برگ درخت خرما بافته مي شود و چيلک chilak نام دارد، تابي به دو درخت خرما مي بندند که به آن دمور مي گويند. کودکان با آن تا غروب بازي کرده و عصر هنگام همگي به خانه هايشان باز مي گردند. البته اين رسم امروزه کمتر انجام شده ولي در گذشته اکثريت غريب به اتفاق مردم آن را انجام مي دادند.
روز نوروزي مرده ها
در روستاي سياه مغان مردم يک هفته قبل از عيد سفره اي در خانه خود يا به شکل اشتراکي در منزل اقوام يا همسايگان مي اندازند که به آن نوروزي مرده ها گفته مي شود. اين سفره که به مناسبت يادبود اموات در آخرين روزهاي سال انداخته مي شود، شامل غذاهايي است که هر کس به منظور خيرات براي اموات خود ريخته و در آن قرار مي دهد. يکي از اصلي ترين موادي که جهت خيرات در اين سفره گذاشته مي شود، خرماي ماليده اي است که از تابستان در مشک بدين منظور ذخيره مي شود. اين خرما همراه با باقلا پلو يا شير در اين روز صرف مي شود. در سفره نوروزي مرده ها شير کيسه اي (ماست چکيده) نيز مي گذارند. اين سفره پيش از اين بين ناشتائي و چاشت، بين صبحانه و ناهار، انداخته و مواد آن صرف مي شد. اما امروزه بعنوان ناهار خورده مي شود. اين مراسم در هر روزي غير از دوشنبه و چهارشنبه قابل اجرا مي باشد.
روز سفره اموات
در روستاي زيارت پير چوگان روزي تحت همين عنوان به چشم مي خورد. در اين روز که ده روز قبل از مراسم آن انجام مي شود، هرکس به فرا خور وضعيت مادي و اقتصادي اش براي خيرات اموات خود غذا يا ميوه و شيريني تهيه کرده و تمام روز در خانه خويش مراسم فاتحه و قرآن خواني برگزار مي کند. اين مراسم سرانجام با خوردن شام در منزل صاحب خانه پايان مي پذيرد.
خانه تکاني
مردم شهر رودان و روستاهاي تابع آن، چند روز قبل از آغاز سال نو شروع به خانه تکاني مي کنند. البته در بعضي نقاط مانند روستاي زيارت مردم خانه تکاني خود را اول پاييز انجام داده و ديگر براي نوروز اين کار را نمي کنند. خانه تکاني نوروزي همچون ساير نقاط کشور شامل شستن اشيای قابل شسشوي منزل و نيز گردگيري کلي خانه مي باشد.
جشن های مذهبی
جشن های مردمان استان هرمزگان به سه دسته جشن های ملی، خصوصی، محلی و مذهبی تقسیم می شوند. جشن های مذهبی به همان جشن های رایج در سراسر کشور در میلاد ائمه معصوم(ع) و مناسبت های مختلف مذهبی اطلاق می شوند. جشن های مذهبی تحت عنوان مولودی در استان هرمزگان جشن گرفته می شوند که این آیین ها در مسجد ها و مهدیه ها انجام می شوند. روزهای مولودی خوانی كه در جزيره قشم برگزار میشود، به ترتیب تولد حضرت پيامبراکرم (ص)، معراج پيامبر(ص) در شب ٢٧ رجب، عید فطر در اول شوال و عید قربان در دهم ذیحجه هستند. مردم استان هرمزگان پای بند اصول دين اسلام بوده و به همين مناسبت، آداب و رسوم ايشان نيز بيش تر در حول و حوش مراسم مذهبی و برگزاری جشنها و اعياد دينی قرار می گیرند. رفتن قبله دعا نوعی مراسم باران خواهی اهالی استان هرمزگان است که از مراسم قديمی مردم این استان بوده و تاکنون نیز حفظ شده و برای اهالی جنبه تقدس پيدا كرده است. در سالهايی كه در استان و به خصوص در جزایری چون قشم؛ بهموقع باران نمیبارد و آب بركهها و چاهها تمام می شود و در دشتها و صحراها، خشكی جای سرسبزی و خرمی را فرا میگيرد و درختها زرد می شوند و كشاورزان قادر به كشت و كار نيستند و حيوانات علوفه و آب نمیيابند و انسانها تشنه میمانند، امام جماعت و پيشوای مذهبی قشم كه در عين حال مردی با تقوی و پرهيزگار است، به تكاپو افتاده و مقدمات رفتن مردم را به «مصلی» و اجرای مراسم «قبله دعا» فراهم میسازد. اين مراسم برای طلب باران است.
زنبيل گردانيدن
رسم زنبيل گردانيدن نیز از آیین های مرسوم در استان هرمزگان است. در هرمزگان گاهی اتفاق میافتدكه بچهای در سن 18 ماهگی يا دو سالگی به اصطلاح محلی پا نگرفته و راه نمی افتد. پدر و مادر طفل، برای راه افتادن بچه خود، يک روز بر و بچههای همسايه را خبر می كنند و فرزند خودشان را در يک زنبيل كه با پوشال درخت خرما، درست شده ؛ می گذارند و آن را به دست بچههای همسايه می سپارند تا زنبيل محتوی بچه را به درب حداقل شش خانه ببرند. بچه ها با ترتيب خاصی دو طرف زنبيل را گرفته و در حالی كه زنبيل را مثل يک تخت روان حركت میدهند با صدای بلند اين عبارت را می خوانند: كندو پا نداره، خيرش بكن به كندو، تا كندو پا بگيره، كندو پا نداره ، خيرش بكن … بعد با همان تشريفات زنبيل را به درب خانههای ديگر میبرند و عبارات بالا را دسته جمعی میخوانند و اين كار در حدود دو ساعت طول میكشد، در خاتمه مراسم دوباره زنبيل محتوی بچه را به خانه پدر و مادر طفل برگردانيده و بچه را تحويل می دهند. اهالی عقيده دارند كه بعد از انجام چنين مراسمی، طفل پا میگيرد و راه میافتد.
رسم قربانی برای ريزش باران
بر اساس يک رسم قديمی، همه ساله در استان هرمزگان به خصوص؛ جزيره قشم برای ريزش به موقع باران و يا ريزش زودتر و بيشتر باران، تعداد قابل توجهی گوسفند قربانی میكنند و گوشت آنها را به صورت خورش درآورده و به همراه برنج بين مستمندان توزيع مینمايند. مراسم در بيرون شهر صورت می گيرد و پیش از هر كاری اهالی به خواندن نماز میايستند و سپس گوسفندها را ذبح میكنند، هم زمان با فراهم كردن مراسم قربانی، آب انبارهای خود را كه در محل به نام بركه معروف است؛ تخليه و تميز كرده و منتظر ريزش باران می مانند.
غذا هاي سنتي
به سبب ساحلی بودن استان هرمزگان و محدود بودن كشاورزی و دام داری، ماهی و میگو سهم عمده ای در خوراک مردم اين استان ايفا مي كنند. غذاهای محلی و سنتی از مهم ترین جاذبه های اجتماعی به شمار می روند. تقريباً همه خوراک هایی که در اين استان تهيه و طبخ می شوند، ریشه در طبع محلی مردمان هرمزگان دارد. انواع قلیه رایج ترین غذای محلی استان به شمار می آیند. «قلیه» يک واژه عربی است و مفهوم عام آن نوعی خوراک است كه از گوشت درست می كنند. در نواحی ساحلی منظور از قليه؛ خورش ماهی و ميگو است. قليه انواع مختلفی دارد که قليه اسفناج، بادنجان، كدو ترش، برنج، به، هويج، پيتی، سغدی، قليه ماهی، قليه ميگو، كباب ميگو، آبگوشت ماهی، شينسيل ميگو، دم پخت ماهی، ماهی شكم گرفته، كباب ماهی، ته چین ماهی، ماهی برشته، کوفته ماهی، ماهی شور پلو، عرق گير ماهی، پلو ماهی، حواری ماهی، ماهی تنوری، گوشت سرخ کرده، ته چین گوشت، کتلت گوشت، کتلت خرچنگ، جریش، مضروبه، برنج مچبوس، مرگوک، رنگینه، سوراغ، مهیاوه، ماموسه و پاكوره از جمله برخی از آن ها هستند. برخی دیگر از انواع غذاها چون: دلمه برنج، دلمه برگ مو، خوراک چغندر، خوراک سيب زمينی، خوراک فاسوليا ، گنمه، دم پخت ماش، خورشت جگر، خورشت گل كلم، خورش كلم پيچ، خورش لوبيا سبز، خورش بادمجان، دال عدس، حلوای عسلی و … از دیگر غذاهای محلی این منطقه به شمار می آیند.
قلیه ماهی
یکی از غذاهای خوشمزه و معروف جنوب کشور، قلیه ماهی است که ممکن است به روشهای مختلفی طبخ گردد. یکی از روشهای متداول آن این است که: پیاز و سیر را رنده و یا خیلی ریز خرد کرده و آنها را سرخ می کنند. سپس زردچوبه و سبزی ماهی (گشنیز و شنبلیله) را اضافه می کنند سپس ماهی را که ممکن است هوور، شورت و یا سنگسر باشد و قبلاٌ نمک زده شده است، به سیر و پیلز و سبزی ماهی اضافه کرده و سرخ می کنند تا به روغن بیافتد. در این مرحله تمر هندی را در آب گرم حل کرده، صاف می نمایند و لین آب تمر را به ماهی می افزایند گاهی به مقدار کمی (یک قاشق غذا خوری) آرد نیز به آن اضافه می کنند و می گذارند تا کاملاًجا بیفتد.
هواری ماهی ( پلو ماهی )
در این نوع غذا می توان از انواع ماهی ها استفاده کرد ولی بیشتر از ماهی هوور استفاده می شود که: ماهی سرخ شده با سیر و پیاز را با لوبیای پخته شده مخلوط کرده و در لا به لای برنج آبکش شده دم می کنند و یا به صورت کته یا دم پخت طبخ می شود. در نوع دوم هواری مقداری سبزی ماهی (گشنیز و شنبلیله) و کمی شبت را با سیر و پیاز سرخ کرده و ماهی را به آن اضافه می نمایند و بقیه مراحل مشابه فوق طی می شود. در انواع هواری از ماهی شوری استفاده می گردد.
ماهی شوری
برای تهیه مهی شوری ماهی هوور را به صورت خام قطعه قطعه کرده و یا ورقه ورقه می کنند و با نمک زیاد در ظرف پلاستیکی و یا حلبی مناسبی گذاشته، درب آن را می بندند (برای معطر شدن آن می توان پوست نارنج را به آن اضافه نمود ) و برای مدت طولانی در بیرون ار یخچال آن را نگهداری می کنند. نکته ای که باید در تهیه ماهی شوری رعایت کرد این است که از بکار بردن قاشق، ظرف و یا دست چرب پرهیز نمود و ظرف در بسته را برای مدت دو روز در برابر آفتاب قرار داد تا ماهی خودش آب بیندازد.
کتلت ماهی
برای تهیه ای غذا از ماهی مومغ استفاده می کنند. ابتدا ماهی را کاملاً تمیز کرده و سپس بخارپز می کنند و پس از جدا کردن تمامی تیغ ها، با سیر و پیاز و سبزی، ماهی را چرخ کرده سپس با تخم مرغ و نمک و فلفل و زردچوبه و کمی و کمی آرد خمیر مایه کتلت را تهیه نموده و سپس مانند کتلت گوشت در روغن سرخ می نمایند.
انواع ترشی
ترشی شیرین انبه
انبه نارس را برای تهیه ترشی پوست کنده مثل سیب زمینی قاچ زده و با نمک فراوان در ظرفی می ریزند و پس از مدت 24 ساعت آن را آبکش می کنند و در صورت شور بودن این کار را با سرکه انجام می دهند و سپس سرکه را با شکر (به ازاء هر ظرف سه لیتری سرکه یک لیوان و نیم شکر) به مدت 10 دقیقه می جوشانند. سپس انبه را با گشنیز، فلفل و در صورت تمایل کمی خردل به سرکه اضافه می نمایند. در این نوع ترشی می توان از سیر یا کشمش و بادام هم استفاده کرد
ترشی انبه با تمر هندی و رب گوجه فرنگی
ابتدا تمر هندی را در سرکه حل کرده و آن را صاف می کنند، سپس رب گوجه فرنگی را به آن اضافه می نمایند ( به ازای سه لستر سرکه یک کیلوگرم تمر، یک کیلوگرم رب گوجه فرنگی) سپس انبه را که مطابق روش گفته شده آماده نموده اند به آن اضافه کرده و در صورت غلیظ بودن کمی سرکه به آن می افزایند.
ترشی با پوست انبه
انبه را با پوست دو برش زده به طوری که قاچ های آن جدا نشده و شکل آن حفظ شود سپس نمک می زنند. پس از مدت 24 ساعت در هر انبه یک حبه سیر می گذارند و در ظرف چیده روی آن سرکه می ریزند و می گذارند تا جا بیفتد. ماهی ماده غذایی مفیدی است که در مناطق شمالی و جنوبی کشورمان یعنی مناطقی که در کنار دریا واقع شده اند جزو مواد اصلی و اساسی برنامه غذایی مردم این مناطق محسوب می شود. ماهی دارای ارزش تغذیه ای بسیار بالایی است و اکثر مواد مغذی مفید و ضروری برای انسان را به تنهایی داراست و این ویژگی مخصوص ماهی که آن را بین سایر مواد غذایی حائز اهمیت خاص ساخته است، نوع چربی موجود در آن است. ماهی محصولات دریایی با وجود آن که جزو مواد غذایی حیوانی هستند، ملی از نظر ترکیب چربی با سایر مواد حیوانی متفاوتند. چربی موجود در مواد غذایی حیوانی به طور عمده حاوی ترکیباتی به نام اسید های چرب اشباع شده هستند که این ترکیبات موجب بالا بردن کلسترول و سایر چربی های نامطلوب خون می شوند.بنا بر این افراط در مصرف چربی های حیوانی، سلامت قلب و عروق را به خطر انداخته و در نهایت منجر به سکته های قلبی و مغزی می شود. ولی ماهی و آبزیان با وجود آن که از دسته مواد غذایی حیوانی هستند با این حال نوع چربی موجود در آنها مشابه مواد گیاهی است و از اسیدها ی چرب اشباع نشده به نام امگا 3 در آبزیان وجود دارد که اثرات بسیار مهمی در سلامت انسان به عهده دارد و در پیش گیری از بسیاری از بیماریها و کنترل و کمک به بهبود اختلالات و عوارض مختلف نقش مهم و سازنده ای به عهده دارد. ماهی از منابع بسیار خوب پروتین محسوب می شود. پروتین موجود در ماهی از نظر کمیت و کیفیت قابل توجه است، بدین معنی که پروتین موجود در ماهی به شکلی است که به آسانی در دستگاه گوارش هضم و جذب می شود و به طور تقریباٌ کامل در بدن به مصرف می رسد ماهی یکی از منابع خوب آهن است و آهن در خونسازی و همچنین در حفظ مقاومت بدن در برابر میکروب ها نقش مهمی به عهده دارد. آهن موجود در ماهی به گونه ای است که جذب آن در دستگاه گوارش آسان بوده و به خوبی در بدن به مصرف می رسد علاوه بر آن آهن موجود در ماهی، جذب آهن منابع گیاهی را هم افزایش می دهد بنابر این نقش مهمی در پیشگیری از کم خونی ناشی از فقر آهن به عهده دارد همچنین ماهی حاوی مقدار قابل توجهی ویتامینهای گروه B، روی، فلوئور، ید و فسفر می باشد که هر کدام در رشد و سلامت کودکان، نوجوانان و بزرگسالان اهمیت بسزایی دارد.
بازي هاي سنتي لتنزوما latanzoma
بازي ويژه گروه سني ( 25 – 14 ) ساله جنس: (مذکر )وسايل بازي: کلاه پشمي يا پارچه اي تابيده شده. بازيکنان به دو تيم چهار نفري تقسيم مي شوند. محلي که بازي از آنجا آغاز مي گردد اصطلاحأ جا گه jagah ناميده مي شود. ابتدا همه بازيکنان يک تيم طرف جاگه و بازيکنان حريف در فاصله ده تا دوازده متري از آنها قرار مي گيرند. يک نفر از بازيکناني که کنار جاگه ايستاده اند، کلاهي پشمي، يا پارچه اي تابيده شده را بين انگشتان پاي خود گرفته و در حاليکه دو دستش را روي زمين مي گذارد آن را از پشت به سمت بازيکنان حريف مي اندازد. اگر بازيکنان حريف پارچه يا کلاه را در هوا بگيرند ياران وي، حق ادامه بازي را ندارند و کسي که پارچه را گرفته بر پشت آنکه بازي را آغاز نموده ، سوار مي شود و يک دور به گرد زمين بازي مي چرخد. سپس بازيکنان حريف بازي را ادامه مي دهند. در روستاي جغين اين بازي را لتنگا latanga مي نامند و به همين طريق انجام مي پذيرد.
کليکا kelika
بازي ويژه گروه سني ( 16 – 8 ) ساله جنس: (مذکر )وسايل بازي: چوب کليک به اندازه 15 سانتيمتر و چوب بزرگ به اندازه 85 سانتيمتر. بازيکنان به دو گروه مساوي تقسيم مي شوند. براي انجام اين بازي ابتدا روي زمين صاف شيار کوچکي ايجاد مي کنند که به آن گل gol مي گويند. دايره اي به قطر يک متر به دور آن مي کشند بطوريکه دايره مرکز آن باشد. بازيکنان يک گروه کنار گل مي ايستند و بازي را شروع مي کنند و ياران حريف در فواصل مختلف در مسيري که بازي انجام مي شود قرار مي گيرند. يکي از بازيکنان چوب کليک را بصورت افقي روي گل قرار مي دهد و با چوب بزرگ زير آن زده و قدري آن را بالا مي اندازد. سپس با ضربه اي محکم به آن مي زند تا دور شود. بازيکنان حريف در صورتيکه چوب را نتوانند در هوا بگيرند، آنرا از روي زمين برداشته و به طرف بازيکن زننده پرتاب مي کنند، تا درون دايره بيفتد. اگر چوب در دايره افتاد بازيکن کنار مي رود و ياران وي بازي را ادامه مي دهند. در صورتيکه بازيکنان حريف موفق شوند چوب را در هوا بگيرند نوبت بقيه ياران بازيکن حذف مي شود و بازي بدست حريف مي افتد. اما در صورتيکه چوب کليک در دايره نيفتد بازيکن زننده حق دارد سه بار چوب بزرگ به آن بزند تا به هوا بپرد و با ضربه اي آن را دور کند. سپس از فاصله اي که چوب کوچک روي زمين افتاده تا محل دايره را با چوب بزرگ مي پيمايد و هر چوب يک امتياز براي گروهش منظور مي شود. آنچه در مورد اين بازي شرح داده شد صورت عمومي و کلي اين بازي است. اين بازي در روستاي زيارت قواني خاص ديگري دارد. بدين صورت که ترتيب نوبت بازيکنان يک تيم مستلزم گرفتن کليک در هوا، دوبار بوسيله يک دست يا سه بار بوسيله دو دست توسط بازيکنان حريف است و زمان بازي در غير اينصورت تا موقعي است که تعداد شمارش چوب بزرگ از گل تا کليک طبق شرح مذکور به عدد صد برسد. که در اين هنگام بازي عوض مي شود و بازيکنان تيم مقابل بازي را ادامه مي دهند. در روستاي اسلام اين بازي به گونه ديگري انجام مي شود. براي اين منظور هنگاميکه بازيکن چوب کوچک را بوسيله چوب بزرگ از گل دور کرد چوب بزرگ را داخل شيار يا همان گل مي گذارد و بازيکنان حريف چوب کوچک را پرتاب مي کنند تا به اين چوب برخورد کند بايد بازيکن کنار برود و در صورت داشتن يار ديگر بازي بوسيله او دنبال مي شود. اما در صورتيکه چوب کوچک به چوب بزرگ اصابت ننمايد بازيکن حق دارد چوب بزرگ را بردارد و سه بار به چوب کوچک بزند تا بطرف بالا بپرد و با ضربه اي آن را دور بفرستد. سپس فاصله شيار تا چوب کوچک را با چوب بزرگ اندازه مي گيرد و به تعداد اندازه چوبي که پيموده ، چوب کوچک را نگه داشته و با چوب بزرگ به آن مي زند تا از شيار دور شود. هر جا که اين چوب افتاد بازيکن حريف آن را برداشته و با حبس نفس، کلمه لايي layi را بصورت کشيده تلفظ مي کند، بطوريکه نفسش قطع نگردد و بدين شکل فاصله بين چوب کليک تا شيار را طي مي نمايد. اگر توانست و نفس کم نياورد بازي را از دست بازيکن مقابل مي گيرد و خودش به بازي ادامه مي دهد. اما در غير اينصورت حريف به بازي خود ادامه خواهد داد تا هنگاميکه او موفق به اين کار بشود. بقيه بازي به شرح قبلي است.
شش خانه ses xane
بازي ويژه گروه سني ( 13 – 10 ) ساله جنس: (مذکر و مؤنث )وسايل بازي: سنگ صاف کوچک ابتدا روي زمين صاف يک مستطيل رسم مي نمايند و آنرا به شش قسمت تقسيم کرده و به ترتيب شماره گذاري مي کنند. يک بازيکن سنگ را در خانه شماره يک مي اندازد و يک پاي خود را داخل خانه مي گذارد . پاي ديگر را بالا برده و با ضربه سنگ را به خانه شماره دو مي برد و به همين ترتيب ادامه مي دهد تا به خانه شماره چهاربرسد. در آن خانه استراحت مي کند. يعني پايي را که بالا برده روي زمين مي گذارد. دوباره يک پاي خود را بالا آورده و سنگ را با ضربه از خانه چهاربه خانه پنج و از آنجا به خانه شش منتقل مي نمايد. هنگاميکه سنگ به خانه شماره شش انتقال داده شد، بازيکن بايد با يک پرش از خانه پنج به خانه شش، سنگ را با يک ضربه به بيرون مستطيل انتقال دهد و خودش نيز بلافاصله از خانه ششم بپرد و هيچگونه توقفي در آنجا ننمايد. در مدت انجام اين بازي، اگر پاي بازيکن روي خطهاي مستطيل بزرگ يا روي خطهاي خانه هاي درون آن قرار بگيرد يا سنگ او روي اين خطها بيفتد به اصطلاح سوخته است و بازي را بايد به حريف واگذار نمايد . اما اگر بازي را با موفقيت به پايان ببرد يک امتياز برايش بحساب مي آيد. انجام اين بازي در تمام نقاط مورد بررسي به همين صورت است.
مجولا
بازي گروه سني ( 25 – 13 ) ساله جنس: (مذکر)وسايل بازي: استخوان زانوي گوسفند و سنگ .ابتدا چند نفر با هم دايره اي به قطر 5 متر روي زمين رسم مي کنند و چند استخوان زانوي گوسفند که اصطلاحأ به آنها مجول گفته مي شود، در اين دايره به صورت عمودي قرار مي دهند. سپس به نوبت از فاصله ده متري به طرف آنها سنگ پرتاب مي کنند. اگر سنگ به مجول بخورد وآن را بيندازد ولي از دايره بيرون نرود، فرد ديگري با سنگ به مجول افتاده مي زند تا از دايره خارج شود. اگر موفق شد سنگ ديگري به مجول بعدي مي زند و بدين ترتيب هر کس مجول بيشتري را بتواند طبق اين روال به بيرون دايره هدايت کند، برنده مي شود. اين بازي در بين اهالي روستاهاي زيارت پير چوگان و نازدشت وجود دارد.
پوشاك زنان استان هرمزگان تلفيقي از پوشاك سنتي عربها و هنديها است. پوشاك اصلي زنان شلوار، پيراهن، زيرپيراهن، روسري و چادر است. پيراهنهاي زنانه در كل منطقه هرمزگان از آرايش كلي و يكساني پيروي ميكند و در ابتداي امر رنگ و در مرحله بعدي طرح اين پوشاك بيننده را به خود جذب ميكند. سرپوش كلي زنان روسري بلندي به نام ارني و جلبيل است. در لبهاس زنان نوارهاي تزئيني رنگي به كار ميرود. روبنده و بروكه از ملحقات پوشاك زنانه هستند. خلخال، پتري و ككولي از زيورآلات زنان است. دمپايي معمولي و صندليهاي كف تخت راحتي پايپوش زنان است. پوشاك مردانه عبارتست از شلوار كه امروزه از همان شلوارهاي شهري استفاده ميشود. اكثر پيرمردان در فصل گرما از لنگ استفاده ميكنند. پيراهن جلوباز و دكمهدار است. پوشاك مردان از مناطق همجوار استان مقل اقوام بلوچ و پاكستاني تاثير گرفته است. سرپوش مردان دو نوع است عمامهها و سرپيچها و نوع ديگر كلاههايي كه بنا بر محيطهاي مختلف شكل و آرايش خاصي دارند. اغلب مردان از كفشهاي ورزشي ايراني و يا كفشهاي لاستيكي روباز استفاده كرده و جوراب هم به پا نميكنند.
نام فصلها
فصلهاي سال در منطقه مورد بررسي بشرح زير نامبرده مي شوند:
1- بهار
2- تابستان(گرما)
3- پاييز
4- زمستان
نام ماهها
نامبرده ماهها در گذشته به روشهاي گوناگون صورت مي گرفته، نمونه مشروح زير يکي از شيوه هاي نامبردن ماهها در طول سال بوده است:
بهار: حمل- ثور- جوزا
تابستان: سرطان- اسد- سنبله
پاييز: ميزان- عقري- قوس
زمستان: جدي- دلو- هوت
علاوه بر آن ذکر ماههاي سال قمري نيز در گذر ايام از گذشته تا به امروز متداول مي باشد. امروزه نامبردن ماههاي سال شمسي در کل منطقه رايج بوده و اين امر در ميان نسل جوان و دانش آموز رواج بيشتري دارد. در بين اهالي تيرماه تابستان بلحاظ گرمترين ايام در طول سال ماه خرما پزان يا کنگ پز Kong paz ناميده مي شود. (خرماي نارس را کنگ گويند). اولين ماه از فصل پاييز هم در عمده نقاط مختلف تحت عنوان مهره جان MehreJan شناخته مي گردد. در روستاي زيارت پير چوگان ديماه بلحاط سردترين ايام در فصل زمستان به نام هيزم پزان شناخته شده و اهالي اين امر را ناشي از برودت هوا و نياز به بر افروختن آتش در اين هنگام مي دانند.
شروع و پايان سال
بهار زود رس در منطقه مورد بررسي غالبأ از آخرين ماههاي فصل زمستان آغاز مي گردد و اهالي در اين ايام انتظار بارش بارانهاي بهاري را دارند.
باران نيسان
به مجموعه بارانهائي که در ايام نوروز (فروردين ماه) ببارد گفته مي شود و اهالي معتقدند که اين باران براي کشاورزي بسيار مفيد است.
چله جوزا
گرمترين ايام سال را در برخي نقاط همچون رودان و جغين تحت عنوان چله جوزا نام مي برند. مدت آن چهل روز و از 20 خرداد تا آخر تير ماه محسوب مي گردد. اهالي منطقه کاشت نهال نخل را در طول ايام اين چله انجام مي دهند.
موسیقی جنوبی ملهم از طبیعت تفتیده و گرم این منطقه، سرشار از شور و انرژی و حرارت، یادآور تلاش و مجاهدت در پهنه های مختلف زندگی، شکست ها و پیروزی های آنان است. آن چه بیش از همه برای مطالعه موسیقی هرمزگان دارای اهمیت به نظر می رسد، ترکیب جمعیتی این منطقه است. در این منطقه به جز ساکنان محلی، اقوام دیگری از جمله مهاجرین بسیار قدیمی آفریقایی نیز زندگی می کنند. موسیقی سواحل جنوب ایران؛ به عقیده بعضی از کارشناسان، با موسیقی بومیان آفریقایی پیوندی عمیق و ریشه دار یافته است. موسیقی به صورت های مختلف در هرمزگان اجرا می شود که برخی از آن ها در زیر می آید:
سبالو
یکی از فرم های معمول در موسیقی محلی استان هرمزگان سبالو نامیده می شود. سبالو آوازی است که با دایره همراهی می شود و به وسیله ی خوانندگانی که دایره وار کنار هم می نشینند، اجرا می شود. خوانندگان هم زمان با اجرای سبالو، شانه های خود را به طرف راست و چپ منظماً حرکت می دهند . رقص و موسیقی سبالو متاثر از موسیقی آفریقایی است.
بزله
یکی دیگر از فرم های رایج موسیقی محلی است. یزله به وسیله گروهی از خوانندگان غیر حرفه ای اجرا می شود و فقط با دست زدن همراه است. در این موسیقی، ملودی بیش از همه دارای اهمیت است و به متن چندان اهمیتی داده نمی شود.
لیوا
نوعی دیگر از موسیقی بومی استان هرمزگان؛ لیوا(Liva) است که نوعی از اجرای موسیقی بندری بوده که از موسیقی عربی و آفریقایی به خصوص سواحل زنگبار متاثر شده و به این دیار آمده است. در این نوع اجرای موسیقی از دهل های بزرگ و کوچک هم چون پیپه(Pipa)، جفه(Joffa)، پونکه(Punka) و تویری(Tovairi) استفاده می شود. این نوع موسیقی بیش تر در مراسم شادی و سرور اجرا شده و با رقص فردی و جمعی با ریتم های خاص اجرا می شود.
موسیقی زار
این نوع موسیقی نیز یکی از یادگاران روزگار گذشته این منطقه است. در مراسم زار از سازهای مختلفی استفاده می شود. یکی از این سازها تبیره یا تنبوره نام دارد، که فقط توسط «بابا زار» یا شخص دیگری که او اجازه دهد ؛ نواخته می شود. مضراب این ساز از شاخ گاو یا گوسفندی که برای اجرای مراسم قربانی شده، ساخته می شود.
رقص ازوا
در روزهای عيد قربان، عيد فطر و خصوصاً در عروسیها، عدهای از ناخداها، جاشوها و ماهی گيران قشمی با ساز و دهل و طبلهای بزرگ به كوچهها و خيابانها و ميدانهای شهر آمده و به علامت شادی و خوشحالی در حال نواختن طبلها، به رقص و پای كوبی میپردازند.
از دیگر آیین های مردم استان هرمزگان؛ رقص هايی است، که ظاهراً برای دفع بعضی بادها و درمان بيماران سودمند است. باورهای مربوط به بادهای زار، از راه اتيوپی (حبشه) در سرزمين های اسلامی، راه يافته است و باورهای همانند آن چه در ايران وجود دارد، در مصر، عربستان و عمان نيز زير عنوان «زار» ديده می شود. مسلمانان و مسيحيان اتيوپی، بر اين باوراند که زار از جمله ارواح خبيثه ای است که در رودها و چشمه ها به سر می برند و گاه در کالبد انسان ها نيز وارد می شوند. انجام پاره ای مراسم، به ويژه رقص های گوناگون، اين ارواح را مجبور به ترک کالبد انسان می کند. اين کار بيش تر توسط زنی انجام می شود، و مراسم چند شبانه روز به درازا می کشد. رقص همراه با صدای طبل های کوچک و بزرگ است. در سومالی نيز همين رقص به نام «سار» وجود دارد.