آداب و رسوم کرمانشاه

مراسم

چادر زدن دراويش: تا دو دهه پيش در كرمانشاه، اعيان و اشراف شهر دو شاخ كل ـ كه نشانه تشخيص بود ـ بر سردر خانه‌هايشان مي‌زدند. دراويش پيش از عيد و در ايام عيد خيمه و خرگاه خود را در اين خانه‌ها علم مي‌كردند و تا چيزي از صاحب‌خانه نمي‌گرفتند، خيمه و خرگاه خود را بر نمي‌چيدند. دراويش بوقي داشتند كه از شاخ بلندي درست مي‌شد و به شاخ نفير مشهور بود. مردم عقيده داشتند اين بوق در خانه هر كس كه به صدا در آيد، شوم است. به همين دليل سعي مي‌كردند دراويش را از در خانه خود ـ خصوصاً ‌در ايام عيد ـ با دل خوش راهي سازند تا آن‌ها بوقشان را به صدا در نياورند.

خا بازي (تخم مرغ بازي): يكي ديگر از مراسم معمول پيش از عيد و حتي بعد از آن، پختن تخم مرغ و رنگ كردن آن‌ها است. تخم مرغ‌هاي رنگ شده را در سبد بزرگي مي‌گذارند و به سرگذر مي‌برند. بچه‌هاي محل دور فروشندة تخم مرغ جمع شده و به بازي تخم ‌مرغ مشغول مي‌شوند. نام يكي از اين بازي‌ها قطار است: دو نفر رقيب هر كدام ده يا بيست تخم مرغ را به رديف در كناري مي‌چينند و بعد هر يك از رديف‌هاي خود يك تخم مرغ را بر مي‌دارد و سر و ته آن‌ها را به هم مي‌زند. هر تخم ‌مرغي كه شكسته شود، صاحب آن بازنده و صاحب آخرين تخم مرغ سالم برنده اعلان مي‌شود و رقيب او بايد پول تمام تخم ‌مرغ‌ها را به فروشنده بپردازد.

شال دركي  يا شال اندازي: از رسم‌هاي بسيار جالب شب عيد، شال دركي يا شال اندازي است. جوانان در شب عيد پس از روشن‌كردن آتش بر بام خانه‌ها، دستمال يا شال خود را از منافذ تعبيه شده در سقف اتاق‌ها به داخل اتاق آويزان كرده و عيدي خود را از صاحب‌خانه مي‌طلبند و هنگام در كردن شال (شال‌اندازي) به صاحب‌خانه مي‌گويند: پر شالمان را نسوزاني ( آن را خالي بر نگرداني) يا اين كه مي‌گويند:
ـ اسا خوي و چكشي / خدا كري نكشي يعني: اي صاحب‌خانه خدا پسرتان را زنده نگه‌ دارد، عيدي به ما بدهيد.
صاحب‌خانه نيز داخل شال گردو، بادام، شيريني، نخود و كشمش و تخم‌مرغ پخته مي‌ريزد و مي‌گويد:
ـ هل كيش؛ يعني: بالا بكش.
بدين ترتيب صاحب شال خوشحال آن جا را ترك مي‌كند. شال‌اندازها صورت خود را مي‌پوشانند تا صاحب‌خانه آن‌ها را نشناسد. در مواردي براي شادي بيش‌تر، صاحب‌خانه داخل شال زغال گداخته‌اي مي‌گذارد.

بازی های سنتی

توپان: بازي توپان نياز به فضاي كاملاً باز دارد و مخصوص روزهاي گرم و آفتاب بهار و زمستان است. بازيكنان به دو گروه تقسيم مي‌شوند. در هر گروه، هر چند نفري كه مايل باشند، مي‌توانند بازي كنند. در اين بازي دو نقطه را به عنوان «داو» (محل‌هاي مشخص در بازي، معمولاً داو بالا و داو پايين خوانده مي‌شود) مشخص مي‌كنند. گروهي كه در مراسم «ترياهشك» (تر يا خشك) پيروز شده‌اند، روي داو بالا جمع مي‌شوند. افراد گروه بالا بايد به نوبت با چوب‌دستي كه در اختيار دارند، به توپ بزنند و آن را با سرعت و توان هر چه تمام‌تر به بالاي سر افراد داو بفرستند. توپي كه زده مي‌شود، بايد حداقل به داو دوم برسد. در غير اين صورت بازيكن بايد تا زدن توپ توسط نفر دوم، روي داو دوم بماند و به اصطلاح مرده ناميده مي‌شود.فردي كه توپ را زده بايد در آن فاصله خود را به داو بالا برساند. افراد گروه پايين در اين مدت سعي مي‌كنند  هرچه زودتر توپ را جمع كرده و با آن، فرد يا افراد روي داو دوم را قبل از رسيدن  به داو بالا بزنند. اگر موفق به چنين‌كاري بشوند، بين دو گروه درگيري به وجود مي‌آيد. شرط پيروزي اين است كه افراد اين گروه بتوانند با وارد كردن آخرين ضربه به يكي از رقيبان خود در خارج از داو، همه افراد گروه را روي داو بالا جمع كنند.از ديگر شانس‌هاي پيروزي گروه پاييني بر گروه بالايي، گرفتن «گل» است؛ يعني توپي را كه توسط افراد گروه بالا روي سرشان ارسال شده، قبل از رسيدن به زمين در هوا بگيرند. در اين صورت گروه پايين جاي خود را با گروه بالا عوض مي‌كنند.

گرزان:ابتدا روي زمين دايره مي‌كشند و چند نفر به حكم ترياهشک درون دايره مي‌ايستند. دو نفر نيز در بيرون دايره با چوبي كه به منزله گرز است، قرار مي‌گيرند. گرز به‌دست‌ها سعي مي‌كنند افراد درون دايره را بزنند. آن‌ها نيز با پا از خود دفاع مي‌كنند. در اين بازي نبايد پاي هر دو طرف از محيط دايره تجاوز كند. اگر هر كدام از دو طرف ديگري را بزند و پايش روي دايره نباشد، برنده است و بايد جاي خود را با نفر بازنده عوض كند.

كِلاورفِنَكي (كلاه قاپيدن):در اين بازي بازيكنان به دو گروه تقسيم مي‌شوند: دسته‌اي دستمال يا كلاهي بر سر خود مي‌گذارند و روي زمين كنار هم مي‌نشينند. دسته ديگر به طور ايستاده دور آن‌ها حلقه مي‌زنند. با شروع بازي دستة ايستاده به سوي كساني كه نشسته‌اند، حمله‌ مي‌كنند و مي‌كوشند دستمال يا كلاه آن‌ها را بردارند.گروه نشسته بايد از خود دفاع كنند و نگذارند كسي دستمال سر آن‌ها را بردارد. بازيكنان ايستاده داخل دستمال يا كلاهي كه از سر بازيكنان برداشته‌اند، سنگ مي‌گذارند و آن را به طرف جمع نشسته پرتاب مي‌كنند. اگر صاحب كلاه بتواند كلاه خود را در هوا بگيرد، برنده است؛ در غير اين صورت بايد دوباره كلاه را به سر كند و براي دور دوم بازي بنشيند. هر دسته‌اي كه شش بار برنده شود، برنده نهايي بازي است.

غذا های سنتی

 

خورشت خلال بادام: اين خورشت با گوشت گوساله، روغن، پياز، زعفران، خلال بادام، نمك و ليموي عماني تهيه مي‌شود. هنگامي كه گوشت پخته شد، زرشك سياه نيز به آن اضافه مي‌كنند.

 

 

دوينه يا ترخينه:اين غذا را بيش‌تر در زمستان مي‌خورند و مواد اصلي آن را در بهار و تابستان فراهم مي‌كنند.براي تهيه اين خوراك ابتدا گندم را تميز مي‌شويند، سپس آن را مي‌پزند و پس از پختن آن را خشك مي‌كنند. سپس بلغور را آسياب مي‌كنند. از چندي قبل دوغ را در مشك مي‌ريزند تا آبش گرفته شود. پس از آن با بلغور مخلوط كرده و به صورت گلوله‌هايي در مي‌آورند و آن‌ها را در مقابل آفتاب خشك مي‌كنند. از خشك شده آن در زمستان هم به صورت غذا با روغن استفاده مي‌كنند و هم در آب خيسانده و از دوغ آن استفاده مي‌كنند. اگر كسي سرماخوردگي داشته باشد، به او ترخينه مي‌دهند.
خمارآشي:اين غذا خوراك فقراي روستاهاي اين استان است و از دوغ كشك و برنج خردشده تهيه مي‌شود. دوغ كشك را قوام آورده و برنج را در آن مي‌ريزند.

دنده کباب: دنده گوسفندي را در ابعاد 10*15 سانتي متر خرد می کنند، پياز را در کاسه گودي میريزند. سير را له کرده و  فلفل سياه، سماق، رب گوجه فرنگي و روغن زيتون را به پياز اضافه می کنند سپس گوشت را در کاسه میريزند و با دست کاملا مخلوط می کنند. مايع را به مدت 12 ساعت در يخچال قرار میدهند تا گوشت نرم و مزه دار شود. سپس کباب را به سيخ می کشند.
پرشت: گندم مخصوص را بلغور كرده و از آن آش تهيه مي‌كنند. به هنگام بيماري‌ها از آن به عنوان سوپ مقوي استفاده مي‌شود.
جرگ و بز: ابتدا جگر گوسفند را زير آتش و خاكستر قرار داده و كباب مي‌كنند. سپس آن را مي‌كوبند و رگ و زوايد آن را جدا كرده و فلفل و نمك و زردچوبه به آن مي‌زنند و سپس در تكه‌هاي پرده چربي گوسفند دلمه كرده و كباب مي‌كنند.
ذورده:گندم سبز را درو مي‌كنند، سپس آن را بو داده و بلغور مي‌كنند و نهايتاً با آن آش و پلو تهيه مي‌كنند.
چنگال:  نان ساجي را خرد كرده و در روغن حيواني داغ مي‌ريزند. سپس آن را از روغن در آورده و به آن شكر اضافه مي‌كنند.
سيب پلو:برنج را آبكش كرده، سيب زميني خرد شده و شويد به آن اضافه مي‌كنند و در ديگ مي ريزند تا آماده شود.
زو و كره: زو نوعي گياه بهاري خودرو شبيه كنگر است كه خار ندارد و بسيار مقوي است. در حالت خام مقداري تلخي دارد. براي رفع تلخي آن، در ته ديگ مناسبي خاكستر الك شده به قطر يك بند انگشت مي‌ريزند و زوها را به صورت عمودي در آن قرار مي‌دهند ـ بدون آن كه به آن آب بزنند و پوستش را بگيرند ـ ديگ را روي آتش ملايم مي‌گذارند. پس از پخته شدن زوها، آن‌ها را پاك كرده، نمك مي‌زنند و با كره مي‌كوبند.
شلمين: شلمين ـ يا شلم ـ را بيش‌تر در زمستان‌ها مي‌خورند ولي همانند ترخينه در بهار يا تابستان تهيه مي‌شود. ابتدا برگ و سر شلغم را خرد كرده و سپس در ديگ بزرگي مي‌پزند. گندم را نيز شسته و بلغور مي‌كنند. بعد بلغور را مي‌پزند و آن را روي حصير مي‌ريزند، تا آبكش شود. سپس چاله‌اي را آماده ‌كرده و بلغور پخته شده را چنگ زده و در چاله مي‌ريزند، براي هر مقدار معين، كاسه‌اي از آب و دانه شلغم را با يك كاسه آب انار مخلوط كرده در چاله مي‌ريزند و تا دو هفته در چاله از آن مراقبت مي‌نمايند. چون ترش مزه شد، مانند ترخينه آن را خشك كرده و در زمستان آن را مصرف مي‌كنند.

پوشاك زنان
سربند: سربند زنان كرد اين استان پرپشت است و از چندين دستمال كلاغي ريشه‌دار تشكيل مي‌شود. گاه نيز بانوان كرد به ويژه دختران و نوعروسان به جاي سربند، از كلاهك يا عرق‌چين منجوق‌دوزي شده استفاده مي‌كنند.زيرپوش: زير پيراهن زنان كرد اين منطقه ساده و بلند است و تا پشت پا مي‌رسد.
پيراهن: پيراهن زنان كرد بلند و گشاد است و معمولاً آن را از پارچه‌هاي گل‌دار تهيه مي‌كنند.
كلنجه: كلنجه يكي از پوشاك زيباي بومي و مورد علاقه زنان كرد اين استان است؛ زيرا علاوه بر رنگ، با برش و وضع تزيين خاص خود، به زنان امكان استفاده از زيورهاي گوناگون را مي‌دهد.

قبا: مانند پيراهن تمام قد و بلند است و تا پشت پا مي‌رسد. رويه‌اش اغلب از مخمل الوان تهيه مي‌شود.
روپوش: چادري از پارچه ابريشمي مشكي رنگ است و معمولاً آن را از درازا بر پشت و گردن مي‌اندازند و دو گوشه بالايي آن را جلو آورده و روي سينه گره مي‌زنند.
جافي: شلواري ماند شلوار مردان است. اين شلوار را زنان كرد به ويژه زنان روستايي هنگام كار مي‌پوشند. در ساير مواقع زنان شلواري گشاد از جنس حرير به پا مي‌كنند.

 

 پوشاک مردان
عرق‌چين: عرق‌چين نوعي كلاه است كه بانوان كرد آن را از نخ يا ابريشم مي‌بافند. برخي از مردان از عرق‌چين و برخي ديگر از كلاه مخروطي شكل پارچه‌اي استفاده مي‌كنند.
سر بند: مردان كرد به دور عرق‌چين يا كلاه مخروطي خود، دستمال‌هاي متعددي مي‌پيچند.‌‌‌‌ بعضي از اين دستمال‌ها به رنگ‌هاي روشن و گل‌دار است.
كرواسي فقيانه: پيراهني است با آستين‌هاي بلند كه به فقيانه معروف است.
سخمه: بر روي پيراهن پوشيده مي‌شود جلوي آن كاملاً ‌باز و دكمه‌دار است.
قبا: پوشش تمام قدي است كه بر روي سخمه مي‌پوشند.
شال: شال كمر را از پارچه‌هاي نرم و محكم انتخاب مي‌كنند و به دو صورت ساده يا قلابي چپ و راست مي‌بندند.
سلته: نيم تنة آستين‌داري است. در قسمت داخل آن دو جيب مي‌دوزند و مانند كت و روپوش از آن استفاده مي‌كنند.
جافي: شلواري است كه به سبب راحتي امروزه در اكثر نقاط ايران رايج است. اين نوع شلوار از مچ پا تنگ و به طرف بالا فراخ‌تر و با بندي در كمر بسته مي‌شود.
پاپوش: اعيان و اشراف و سواره ايل از گيوه ملكي و زيره گاميشي (گاوميشي) و در صورت دسترسي در تابستان از كلاش اورامي استفاده مي‌كنند.
كپنك: در زمستان‌ها به جاي پالتو از كپنگ استفاده مي‌شود. اين لباس از نمد مرغوب و عالي تهيه مي‌شود.
جوراب: جوراب مردان كرد از پشم‌هاي الوان بافته مي‌شود.