لرستان

استان لرستان در باختر ایران واقع شده و از شمال به استان های مرکزی و همدان ، از جنوب به استان خوزستان ، از خاور به استان اصفهان و از باختر به استان های کرمانشاه و ایلام محدود می شود . این استان از نظر جغرافیایی بین 46 درجه و 51 دقیقه تا 50 درجه و 3 دقیقه درازای خاوری و 32 درجه و 37 دقیقه تا 34 درجه و 22 دقیقه پهنای شمالی قرار گرفته است . پست ترین نقطه استان لرستان با ارتفاع 500 متر از سطح دریای آزاد در جنوبی ترین ناحیه آن واقع شده است و قله سن بران اشتران کوه با 4050 متر ارتفاع، بلندترین نقطه استان لرستان به حساب می آید که در شرق استان واقع شده است . استان لرستان دارای آب و هوای متنوعی است . در زمستان هنگامی که در شمال استان برف و کولاک و سرمای شدید جریان دارد، قسمت های جنوبی آن از هوای مطبوع و بارانی برخوردار است. بررسی های اقلیمی نشان می دهند که خرم آباد زمستانی معتدل و تابستانی گرم دارد . بروجرد زمستانی سرد و تابستانی معتدل دارد . الیگودرز نیز زمستانی بسیار سرد و تابستانی معتدل دارد . بر اساس سرشماری سراسری سال 1375 جمعیت این استان 1656000 نفر برآورد شده است.

در هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد بعضی از اقوام مهاجر با تصرف سرزمين بين النهرين (ميان دو رود) در كوه های زاگرس اسكان يافتند . نام اين اقوام به استناد كتيبه های بابلی ، آشوری ، ايلامی و در آثار بر جای مانده از سارگن- پادشاه مقتدر آكد (2030 – 2048 ق . م) – “لولوبی” ،”مانايی”، “كاسی” ، “گوتی” ، ” نايدی” ،” آمادا ” و”پارسوا” ذکر شده است . تاريخ نگاران ، در آريايی بودن لولوبی ها و مانايی ها ترديد دارند ؛ اما شواهد تاريخی حاکی از آن است که كاسی ها در سال 1600 قبل از ميلاد در لرستان كنونی می زيسته اند و محدوده حكومتی آن ها از شمال و خاور لرستان تا اطراف همدان توسعه داشته است . اين قوم ، در هزاره دوم پيش از ميلاد به قصد تصرف بابل دراين شهر نفوذ كردند و بعد از شکست اول از حمورابی (حاکم بابل) ، بالاخره توانستند در بابل مستقر شده و دومين سلسله شاهان آن جا را تأسيس كنند . با انقراض اين سلسله نوپا (در هزاره دوم پيش از ميلاد) توسط دولت مقتدر عيلام ، كاسی ها به سمت زاگرس عقب نشينی کردند و خراج گزار ايلام شدند . تا قبل از تسلط اسکندر مقدونی بر اين ناحيه ، اين قوم مانند سدی در برابر توسعه طلبی آشوری ها ، در مناطق خاوری مقاومت می كردند . بعد از مدتی ، قدرت اين قوم كوه نشين به حدی رسيد كه شاهان سلسله هخامنشی هنگامی كه از مسير فارس به شوش يا از مسير بابل به اكباتان می گذشتند ، هديه هايی برای ايلات كوهستانی بين راه می فرستادند تا مسير عبور آن ها را امن نگاه دارند . در دوره ساسانيان ،‌ پشتكوه و پيشكوه را خاندان معروف هرمزان اداره می كردند . هرمزان ، آخرين فرمانروای اين خاندان بود که با سپاهیان مسلمان در سال 16 هـ . ق به اسارت درآمد . مسلمانان پس از فتح ” حلوان ” ، نواحی شمالی لرستان را گرفتند و چند سال بعد در سال 21 هـ . ق، توانستند نهاوند و قسمت جنوبی لرستان را نيز ضميمه محدوده حکومت خود کنند . سال بعد هنگامی که عمر مناطق تصرف شده را بين لشگريان کوفه و بصره تقسيم می کرد ، لرستان ضميمه کوفه شده و از آن پس جزو ايالت جبال (عراق عجم) به حساب می آمد و تا ميانه سده چهارم هجری قمری ، حكم ران اين منطقه از بغداد يا كوفه تعيين می شد . در همين قرن ، حسنويه كرد اين منطقه را به تصرف خود درآورد و خاندان او تا سال 500 هـ . ق بر لرستان تسلط داشتند . همزمان با استيلای قوم مغول بر ايران ، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر كوچك تقسيم شد . هر يك از اين دو قسمت از پيش از استيلای مغول تا مدت زمانی پس از انقراض ايلخانان ، امرای نيمه مستقل داشتند . اتابكان لر بزرگ از كردان شام بودند كه در اواسط قرن ششم هجری از راه آذربايجان رهسپار ايران شدند و در محدوده اشتران كوه و جلگه های شمالی آن سکونت کردند . آن ها تا نيمه اول قرن نهم هجری (500 – 827 هـ . ق) حكومت كردند و ايذج (مال امير) را- که خرابه های زيادی از آن باقی مانده- پايتخت خود قرار دادند . سلسله اتابکان با کشته شدن غياث الدين كاووس (آخرين اتابک) به دست سلطان ابراهيم منقرض شد . اما اتابكان لركوچك (580 – 1006 هـ. ق) با اين كه چندين امير معتبر داشتند و حكومتشان نيز طولانی تر بود ، هيچ وقت اهميت و اعتبار لر بزرگ را پيدا نكردند . آن ها موقعيتشان را تا زمان صفويه حفظ كردند و حتی قلمرو حكومت خود را تا باختر كوه های پشتكوه توسعه دادند . در سال 1006 ه . ق با كشته شدن شاهوری – آخرين فرد اين سلسله – به فرمان شاه عباس اول ، اين سلسله نيز برافتاد و حكومت لرستان به حسين نامی محول شد . خاندان اين والی تا اوايل روی كار آمدن سلسله قاجار ، بر لرستان حكومت كردند و حكومت پشتكوه را نيز زمانی حكام بروجرد و زمانی حكام شوشتر به عهده داشتند .

بررسي هاي زبان شناسي و فرهنگي نشان دهنده پيوستگي قومي لرها با ديگر اقوام ايراني به ويژه شعبه پارسي است . بين هزاره سوم و اول پيش از ميلاد به هنگام مهاجرت اقوام آريايي شعبه اي از اين اقوام موسوم به كاسيها به لرستان آمدند و با بوميان منطقه در آميخته و بدين ترتيب نژاد تازه اي پديد آمد كه بعدها به لر شهرت يافتند .

پيش از اسلام آيين ها و مذاهب مختلفي در لرستان رايج بود . اولين نشانه هاي آليز زروان كه گفته مي شود دين زرتشت از آن نشأت گرفته در لرستان ديده مي شود . بعدها آيين مهر پرستي در كنار دين زرتشتي در لرستان پديد آمد . همچنين پرستش بانو آناهيتا الهه آبها نيز در لرستان شايع بود . پس از ورود اسلام ، مردم لرستان نيز همچون ساير اقوام ايران به اين دين آسماني گرايش پيدا كردند . از قرن هشتم هجري به بعد بتدريج مردم لرستان آيين تشيع را پذيرفتند و هم اكنون لرستان يكي از مناطق مهم شيعه نشين ايران به شمار مي آيد .