مازندران

استان مازندران با 24091 کیلو متر مربع مساحت و 2602008 نفر جمعیت از استان‌های سرسبز شمال فلات ایران است و در کرانه دریای مازندران قرار دارد. این استان در غرب استان گرگان و مشرق استان گیلان می‌باشد و از جنوب با استان‌های سمنان، تهران، قزوین هم مرز است. دریای مازندران نیز مرز شمالی این استان را کاملاً دربر گرفته‌است.
تعداد 15 شهرستان، 36 شهر، 38 بخش و 104 دهستان در مازندران وجود دارد که 43 درصد از شهرها در طول نوار ساحلی واقع شده‌اند.  مازندران تنها استانی است که با سه محور هراز، کندوان و سوادکوه با مرکز کشور مرتبط می‌باشد و چهار فرودگاه دشت ناز ساری، نوشهر، بیشه‌کلا بابلسر و رامسر ارتباط هوایی آن را با بقیه نقاط برقرار ساخته و راه آهن شمال یکی از شعبه‌های اصلی راه آهن سراسری نیز از آن عبور می‌کند. علاوه بر آن جاده ساحلی از رامسر تا بابلسر به طول 220 کیلومتر با فاصله 10 تا 300 متر از کنار دریا می‌گذرد. استان مازندران با حدود 24 هزار كيلومتر مربع مساحت بين 47 دقيقه تا 38 درجه و 5 دقيقه عرض شمالي و 50 درجه و 34 دقيقه تا 56 درجه و 14 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ قرار گرفته است.
براساس آخرين تقسيمات كشوري اين استان درحال حاضر با مركزيت ساري داراي 16 شهرستان به نام‌هاي آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنكابن، چالوس، رامسر، سوادكوه، قائمشهر، محمودآباد، نكا، نور، نوشهر، جویبار و گلوگاه است و داراي51 شهر،44 بخش، 113 دهستان و 3697  آبادي می‌باشد.

از نظر كشاورزي، مازندران يكي از مناطق مهم اقتصادي كشور به حساب مي آيد. در حدود350000هكتار از كل مساحت استان، زير كشت برنج، پنبه، گندم، جو، دانه هاي روغنی، مركبات و چاي قرار دارد. برنج از محصولات مهم كشاورزي استان مازندران است. برنج از خانواده غلات بوده و خواستگاه اصلي آن آسياي موسمي مي باشد كه به وسيله اعراب به كشورهاي خاورميانه انتقال يافته است.
از ديگر محصولات مهم استان مازندران، دانه هاي روغني است كه شامل سويا(لوبياي روغني)، آفتابگردان و كنجد مي باشد. همچنين از ذرت و تخم پنبه نيز در روغن كشي بهره برداري مي شود.كشت چاي، باغداري، پرورش دام و طيور، ماهيگيري، نيز در بين مشاغل مختلف وجود دارد و چرخ اقتصاد و صنعت مازندران را مي چرخاند.
معادن گوناگوني از قبيل زغال سنگ، فلورين،سرب، باريت، سنگ آهك و مرمريت، سنگ گچ، معدن پوكه، سيليس نيز در استان مازندران وجود دارد.
صنايع نساجي- صنايع ماشيني- صنايع غذايي- صنايع ساختماني نيز در مازندران فعاليت هاي خوبي را دارند كه بعضي از آنها همچون صنايع نساجي مازندران،و در صنايع غذايي، كاله آمل و روغن غنچه صادرات جهاني دارند.
   

مطالعات باستان شناسي در غارهاي كمربند و هوتو در بهشهر، زيست انساني در مازندران را  به  حدود ۹۵۰۰ پيش از  ميلاد مي رساند. مازندران كنوني  بخشي از سرزمين  گسترده تري است كه در متون تاريخ از آن با نام   ‹‹فراشوراگر›› و ‹‹پتيسخوارگر›› ياد كرده اند. محققان، مازندران و گيلان را به سبب همجواري و نيز به سبب اوضاع طبيعي و جغرافيايي مشابه، عموماً با هم نام مي برند و همه مناطقي كه در جنوب درياي مازندران و ميان آذربايجان و خراسان قرار دارند را يك ناحيه مي دانند. از اين حدود در زمان هخامنشيان در كتيبه بيستون نام ‹‹ پتشواريش ››ضبط شده است. طبري ها و مردم تيره هاي ساكن اين ناحيه همواره به عنوان بهترين تير اندازان، كمان داران، فلاخن اندازان، شمشيرزنان و زوبين اندازان در جنگ هاي شاهان هخامنشي با دولت هاي ديگر معرفي مي شوند. استرابن جغرافيا نويس يوناني اين محدوده را به صورت ‹‹پرخواترس ›› نام مي برد. طبري ها (وساير تيره ها ) در جنگ داريوش سوم با اسكندر مقدوني در‹‹ گوگمل ›› حضور چشمگيري داشتند و مسئول نگاهباني شاهنشاه و خاندان او بودند. همينطور اسكندر فاتح ايران نتوانست از طريق جنگ طبرستان را تسخير كند. طبرستان به علت وضعيت خاص اقليمي از ايام باستان جايگاه و پايگاه اقوام خانواده هاي حاكم مختلف بود. نخستين كسي كه در نوشته هاي مورخان به عنوان حاكم شهرستان طبرستان از او ياد شده اتو فردات يا فرهاد پارتر است. طبرستان به علت نزديكي با سرزمين و دولت پارت تا انقراض اشكانيان عملاً زير استيلاي دولت اشكاني قرار داشت.
واژه مازندران كه از نظر جغرافيايي بخش بزرگي از طبرستان بوده است، در حوالي سده هفتم هـ . ق جانشين نام طبرستان شد. سلسله هاي مشهوري كه سرزمين مازندران را در اختيار داشتند، آل قارن ۵۰ سال قبل از هجرت تا ۲۲۴ هـ .ق، شامل سلسله گاوباره، پادوسپانان، باونداسپهبدان، آل وشمگير يا آل زيار، اسپهبدان باوند مهمترين آنها بوده اند. طاهريان، صفاريان، سامانيان، غزنويان، تيموريان، صفويان و سلسله قاجار نيز اين منطقه را به عنوان ايالتي از ايران در اختيار داشتند. تاريخ نويسان، يكي از افتخارات مهم مازندران را پذيرش مذهب شيعه بدون قدرت شمشير مي دانند. سادات حسني و حسيني از راه تبليغ دين و مذاهب تشيع توانستند در بين طبقات مردم اين سامان نفوذ و حاكميت داشته باشند كه مهمترين آنها حسن بن زيد(داعي كبير)، ناصر كبير(ناصر الحق) و مير قوام الدين مرعشي(ميربزرگ) در آمل و سادات مرتضايي افراد شاخص آنها مي باشند. در قرن دوم هجري نيز نمايندگان خلفای اسلامی در اين منطقه حكمروايي مي كردند.