![]() |
گلیمبافی: عشایر مواد اولیه را از پشم دامهای خود تهیه مینمایند. رنگهای مورد استفاده در گلیم عمدتاً تیره و در زمینههای قهوهای، قرمز تیره مایل به قهوهای، آبی سیر و شتری و رنگهای روشن مثل زرد، سبز، کرم، قرمز، سفید است و در شکلگیری طرحهای بلوچی نقش به سزایی دارد.. نقوش و طرحها عموماً راهراه، هندسی و محرمات است.دستگاه گلیمبافی به صورت افقی است و کمتر از دار عمودی استفاده میکنند و شیوه برپایی آن در سیستان با بلوچستان تفاوت دارد. یکی از انواع گلیم “سفره نان” است که از رنگهای بیشتر روشن استفاده میشود. از بافت گلیم نوارهایی به عنوان مالبند، و مهار بند شتر – مانند سکه و آینهدوزی- نیز تولید میگردد که تزیین آن بیشتر با خرمهره و صدف، منگولههای پشمی باقیمانده از مواد اولیه است. گلیم در ابعاد مختلف به عنوان زیرانداز، چادرشب، کناره، سجاده، جوال تولید می شود.
![]() |
بوریا، سبدبافی، پردهبافی، توتن سازی:از دیگر هنرهای دستی استان بوریابافی (حصیربافی) و پردهبافی است. استفاده از این فن در پوشش سقفها در شهر سوخته به پنجهزار سال پیش برمیگردد. اکنون نیز حصیر در مساکن بومی منطقه به وضوح قابل رویت است. مواد اولیه حصیر در منطقه بلوچستان، از نوعی درخت خرمای وحشی به نام داز که در کنار رودخانهها و مسیلها میروید، بهدست میآید. از برگ داز، انواع مختلف ظروف مایحتاج روزمره و زیرانداز در ابعاد مختلف تولید میگردد. گاهی جهت تزیین آنها از موی بز نیز استفاده میشود.از عمدهترین تولیدات حصیری میتوان به زیرانداز، جارو، سجاده، جای نان، صندوقچه وسایل آرایشی، لانه مرغ و انواع سبدهای حمل و نقل کالا، نگهداری خرما، پرده حصیری، پوشش سقف اشاره کرد.
![]() |
زرگری:زرگری و نقرهسازی یکی دیگر از هنرهای دستی استان است. در اثر تغییرات زمان و عوامل متعدد دیگر، نقرهسازی، جای خود را به طلاسازی داده است. زرگرهای بلوچ از اقوام و طوایف مشخصی هستند که علاوه بر جواهرسازی، انواع زیورآلات زنان بلوچ را با مهارت تهیه میکنند.زنان بلوچ مانند اغلب زنان مردم ایران از زیورهای بومی استفاده میکنند. زرگرهای محلی زیورهای طلا و نقره را با نقوش ساده هندسی و نمادین میسازند. این زیورها برای زینت سروگردن و گوش و بینی و دست و پا استفاده میشود. زیورهای بلوچی بیشتر شبیه زینتآلات مردم پاکستان و هندوستان است. دلیلش رفت و آمد زیاد بین ساکنین بلوچستان و قسمت غربی شبه قاره هند و پاکستان است.
![]() |
سفالگری:پیشینه هنر سفالگری (سفالسازی) با توجه به اسناد و مدارک به عصر پارینه سنگی و پیش از تاریخ به مناطق باستانی بلوچستان میرسد. در شهر سوخته سیستان، ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد، تولید سفال چشمگیر بود. از این میان سفال روستای کلپورگان حکایتی دیگر دارد.
![]() |
سفالسازی در کلپورگان: این روستا در ۲۵ کیلومتری شهرستان سراوان واقع شده است. ساخت سفال امروزه هم در این روستا به صورت کاملاً ابتدایی و به روش لولهای (کُویلْ-فتیلهای)، بدون لعاب و با نقوش سیاهرنگ، توسط زنان بومی، با دست انجام میپذیرد. این هنر نیز مانند دیگر هنرهای منطقه، به دلیل شباهت به سفالهای ماقبل تاریخ، از شهرت خاصی برخوردار، و طرفداران زیادی دارد. مواد اولیه آن که دو نوع خاک است، توسط مردان تهیه میشودوپس از مخلوط نمودن به نسبتهای مورد نظر، به صورت دوغاب و سپس گل درآمده و در اختیار زنان هنرمند قرار میگیرد. ابزار کار بسیار ابتدایی است و هر کدام نام محلی خود را داراست یکی از این ابزارها بونو (bono) گل را روی آن قرار میدهند. شکل آن محدب و مدور است و با دست و انگشتان پا به چرخش درمیآید و به گل فرم میدهد. تولیدات سفالهای کلپورگان شباهت زیادی به سفالهای به دست آمده از حفاریهای مناطق باستانی در هزاره سوم پیش از میلاد سیستان و بلوچستان و کرمان، گیلان، مناطقی از کشورهای آسیایی چون هند، ژاپن و پرو دارد. و اغلب به شکل کاسه، کوزه، جام، قدح، پارچ، لیوان و … ساخته میشود. اغلب ظرفهای ساخته شده دارای سرپوش است. برخی از سرپوشها به عنوان یک ظرف مستقل نیز کاربرد دارد. سرپوشی به صورت کاسه آبخوری ساده، و سرپوشی دیگر به صورت قدح به روی کاسهای بزرگ است که به عنوان جامی برای تنقلات در پذیرایی از مهمان به کار میرود.
قالی بافی: قدمت این هنر، با ورود شاخهای از اقوام سکائی به سیستان برمیگردد. زیراندازهای سیستانی به سه نوع تقسیم میشود:
۱٫ نوع تاریخی یا کهن که تا آغاز سده چهاردهم هـ.ق بافته میشد.۲. نوع میانه که از حدود اواخر قرن سیزدهم هـ.ق بافته شده و هنوز هم رایج است.۳. نوع نو، که هماکنون بافته میشود.
عمده مواد اولیه توسط روستاییان تهیه شده و از رنگهای متنوع استفاده مینمایند. نقوش اغلب تجریدی و به صورت هندسی، مرغی، انسانی یا طرح و بافت کلی مددخانی، بهلوری، خشتی، سلیمانی و گلدانی است. در حال حاضر فرش سیستان به دلیل نوع طرح، رنگ، نقش، ابعاد، دوام علاوه در بازارهای داخلی و بازارهای خارجی فروش دارد. سیستان به لحاظ ارتباط گسترده فرهنگی و هنری با بلوچستان، عشایر خراسان، ترکمنستان، در زمینه نقش و رنگ و ابعاد قالیهای خود با این مناطق وجوه اشتراک فراوان دارد.