پیشینه تاریخی

استان چهارمحال و بختياری با توجه به پيوند ديرينه‎اش با استان لرستان در بر گيرنده يكی از كهن ترين آثار تمدن كهن ايرانی است. حفظ و به كار بستن فرهنگ كهن اين خطه از جمله ويژگی های اين سرزمين بوده كه تا به امروز نيز تدوام يافته است.

از جمله حاكمان اين منطقه می‎توان از شخصی به نام « فرامرز» كه مذهب زرتشتی داشته و در اواخر دوره ساسانی مي زيسته نام برد كه بختياری ها نيز در معتقدات خود به عهد فرامرز گبر اشاره ها دارند.
در اوايل تسلط خلفای عباسی دو برادر در سرزمين لرستان كه به دو شعبه ی لر كوچک (لرستان فعلی ) و لر بزرگ ( بختياری و كهگيلويه و بوير احمد ) تقسيم می شد، حكومت داشتند. حكومت سرزمين لر بزرگ با « بدر » بود تا اين كه بعدها اتابكان فضلوئيه قريب به سيصد سال بر بختياری هاحكومت كردند. در زمان يكی از اتابكان فضلوئيه ( اتابک تكله)، مغولان بر بختياری و كوه های آن دست يافتند، اما اين پيروزی دوام چندانی نداشت.
پس از دودمان تاجمير شخصی به نام ميرجهانگيرخان به حكومت بختياری ها منصوب شد. در زمان همين شخص تونل معروف به ” كاركنان ” يا ” شاه عباس “در نزديكی محل تونل فعلی كوهرنگ حفر شد كه به دلايل نامعلومی عمليات حفاری آن ناتمام ماند.
پس از فوت مير جهانگيرخان برادر وی « مير خليل خان » از رياست طايفه آستريک خلع شد و طوايف بختياری و تعدادی از تيره ها در حيطه اقتدار محمد تقی خان چهار لنگ باقی ماندند. طوايف هفت لنگ نيز به رياست دو دسته خوانين « دوركی » و « بختياروند » از طوايف عمده هفت لنگ، گردن نهادند.
از اواسط پادشاهی قاجار، حسينقلی خان ( رئيس طايفه دوركی ) با شكست قطعی خوانين بختياروند ( بهداروند )، همه طوايف هفت لنگ را متحد ساخته و خود را « ايلخان » و برادرانش را « ايل بيگی » ناميد و رياست ايل هفت لنگ و اداره امور كل منطقه بختياری را به عهده گرفت. رياست اين طايفه تا همين اواخر در بازمانده گان اين دودمان موروثی بود.