جشن ها
مردم خوزستان تمام عیدهای ملی و مذهبی را جشن میگیرند. اهالی شوشتر، دزفول علاوه بر عیدها، جمعه آخر ذیحجه را هم جشن میگیرند. لباس نو میپوشند و به تفریحگاهها میروند، زیرا پس از آن ماه های محرم و صفر را عزادارند. در گذشته به رقص و پایكوبی میپرداختند و شب تا صبح در فضای باز و محوطههای باز به سر میبردند و بر این باور بودند كه آن شب ستاره زهره به ستاره مشتری میرسد و كسی كه به هم رسیدن این ستارهها را ببیند، هر نیتی بكند برآورده میشود. مردم استان خوزستان عید نوروز را مفصل برگزار میكنند. از چند روز پیش، كلوچه مخصوصی از آرد، روغن، زیره و رازیانه درست میكنند. مراسم آتش افروزی چهارشنبه سوری، مراسم چیدن سفره هفت سین، پوشیدن لباس های نو و رفتن به دید و بازدید نوروزی به شیوه دیگر مناطق ایران در استان خوزستان نیز رایج است. در استان خوزستان روز سیزده را در دو روز جشن میگیرند. روز سیزده با احتساب روز عید نوروز و روز سیزده بدون احتساب روز نوروز، اولی را سیزده عید و دومی را سیزده بعد از عید گویند. در ایام نوروز همه به باغها و تفریحگاهها میروند. در خانهها یا باغها بر شاخه درختان تاب میبندند و تاب سواری میكنند.
موسیقی
خوزستان سرزمین چهار فصل، مینیاتور تنوع قومی در کشور است که محل تلاقی فرهنگهای مختلفی است که در عین تاثیر پذیری متقابل، هریک نمود خاص خود را حفظ کرده اند. موسیقی نیز یکی از شاخصهای معرف این قومیتهاست که در هر منطقه و قومیت از استان، صورت ویژه ای دارد. در مناطق عرب نشین و در میان قوم عرب، موسیقی بیشتر متأثر از مقامهای عربی و شباهت خاصی به موسیقی مقامی جنوب عراق دارد. درمیان قوم بختیاری موسیقی جایگاه خاصی دارد و در آیین های شادی و ماتم، نوازندگان سازهای محلی حضوری مشهود دارند. موسیقی بختیاری مانند دیگر موسیقی های محلی از سادگی خاصی برخوردار است اما وجه تشابه و تفاوتهای زیادی با دیگر موسیقی های محلی دارد. مهمتر اینکه ساختار موسیقی بختیاری با موسیقی سنتی نیز تفاوت چشمگیر دارد. وجه تشابه آن با دیگر موسیقی های محلی در سادگی نغمات و استفاده از دستگاهها و مایه های ایرانی است و تفاوت آن از نظر نوع گویش و شیوه قرائت آوازهاست . خواننده نیز در ساختار موسیقی بختیاری حائز اهمیت است به طوری که بعد از مقدمه موسیقی توسط نوازنده، این صدای خوش آواز است که ساختار موسیقی را نشان داده و تکمیل می کند. گروه خوانی نیز در موسیقی بختیاری قابل توجه است زیرا بسیاری از قطعات شاد”دواللی” توسط خواننده گروه کر اجرا می شود و معمولاً خوانندگان گروهی قطعه شعر کوچکی را مابین هر بیت یا مصرع تکرار می کنند. به هرحال باید اشاره کرد که گوشه هایی نیز در موسیقی بختیاری همانند گوشه اول و دوم خسرو شیرین وجود دارند که کاملاً با مقامهای موسیقی سنتی مان متفاوت است. انواع موسیقی بختیاری شامل آهنگها و آوازهای شاد دواللی ، موسیقی چپ یا عزا، موسیقی حماسی، موسیقی تغزلی عاشقانه، موسیقی گوناگون(شامل موسیقی بارش باران، برزگری، خرمن کوبی، لالایی، کوچ است. دهل(یک ساز کوبشی استوانه ای شکل که با چوب خیزران نواخته می شود)، کرنا، سرنا و نی شیت، نی هفت بند و کمانچه از سازهای محلی مورد استفاده در موسیقی بختیاری است. در زمینه موسیقی شوشتری و دزفولی(شمال استان) نیز باید گفت که موسیقی این منطقه نیز مانند موسیقی های محلی ایران برپایه موسیقی آوازی شکل گرفته است و نمود عینی آن را می توان در مراسم تعزیه، عروسی و کار دید. شهرهای دزفول و شوشتر به خاطر بافت فرهنگی خود که بیشتر رنگ و بوی مذهبی در آن مشاهده می شود نمی توانسته موسیقی سازی را به سادگی پذیرا باشد به همین دلیل اساس ساختار موسیقیایی این دو شهر را باید در موسیقی آوازی جستجو کرد. در موسیقی این دو منطقه بیش از 50 گوشه آوازی بوده است که اکنون کمتر کسی تمام این گوشه ها را به خاطر دارد. ساختار موسیقایی این گوشه ها مبتنی بر موسیقی کنونی ایران است. با اندکی تغییر در ادای تزیین ها و تحریرها به گونه ای که خوانندگان دزفول و شوشتر لهجه خاصی درخواندن آوازهای این منطقه دارند. اشعار آوازهای این منطقه اغلب مضامینی زمینی دارند ولی این اشعار ساده دارای چنان حسی است که ناخودآگاه انسان را به سوی بزرگی معبود و عظمت عشق رهنمون می سازد. در دوران قاجار با باز شدن پای برخی نوازندگان دزفولی و شوشتری به تهران و فراگیری ردیف موسیقی ایران ساز و موسیقی سازی وارد این دو شهر شد. با ورود موسیقی سازی بویژه تار، نقش موسیقی و استفاده از ساز تار رنگ و رونق خاصی به موسیقی آوازی این منطقه داد و رفت و آمد نوازندگان بزرگی از این شهر به محافل موسیقی تهران باعث به وجود آمدن یک رپرتوار موسیقی سازی برای این منطقه شد که شامل قطعات چهارمضراب، رنگ، پیش درآمد و تصنیف می باشند. سازهای رایج موسیقی این منطقه در وهله اول تار و سپس سرنا، دهل، نی جفته و دایره است و با توجه به همسایگی این منطقه با فرهنگهای مجاور، بعضی از گوشه ها و قطعات در بین دو فرهنگ مجاور مانند شوشتری دزفولی و بختیاری اشتراک دارند.
گرچه امروزه انواع غذاهای ایرانی در استان خوزستان تهیه می شود ولی غذاهای محلی كه از مواد در دسترس و با توجه به شرايط آب و هوايی درست می شوند هنوز جايگاه خاصی دارند. برخی از عادات خوراکی مردم استان خوزستان جالب توجه اند. آن ها خوراک های تابستانی و زمستانی دارند. در تابستان از مهمانان خود با شربت آلبالو، سکنجبین و شربت زعفران پذیرایی می کنند و در زمستان، خرما و ارده به عنوان وسیله پذیرایی استفاده می شود. از لبنیات به مقدار زیاد استفاده می کنند و رنگینک از خوراک های بسیار مقوی و خوش مزه است که در هنگام صرف ناهار و شام مصرف می شود. در این استان در کنار غذاهای محلی و مخصوص استان برای مهمانان تهیه می شود ولی برخی غذاهای محلی در این استان وجود دارند که برای گردشگران جالب است. از جمله مهم ترین غذاهای محلی مردم استان خوزستان ماهی است. قلیه ماهی غذایی خوش مزه و به یاد ماندنی است که در این استان با ماهی و تمبر هندی تهیه می شود. آبگوشت متداول ترین غذای مردم شهر و روستا است.آش دوغ، آش ارده، قلقل، قلیه ماهی، کباب ماهی، ماهی شکم پر، میگو، برزنگک، دال عدسی، درشته( گمنه)، مچبوس، حمیص، خرما گرم، سیر بقله( سیر باقلا)، اوپیازی شادگان، میانگران ایذه، بامدژ اهواز، هورالعظم.
نوع بشر بدون سه عامل آب، هوا و غذا قادر به ادامه حیات نیست. با توجه به اهمیت خوراک در ادامه زندگی، انسانها در هر منطقه نوع خوراک و پخت پز خود را داشته اند. همین تفاوت جذابیتهای خاصی در هر منطقه ایجاد کرده است. بسیاری از گردشگران تنها به خاطر تجربه خوراک متفاوت از منطقه زندگی خود به مناطق دیگر جهان سفر می کنند. در بخش مربوط به غذاهای سنتی بختیاریها و لرهای استان خوزستان با انواع خوراک های سنتی ایشان آشنا خواهید شد.
غذاهای محلی:
آو تفتالو
مواد لازم: آب، برگه زرد آلو(قیسی)، روغن، پیاز و ترشی ناردون
طرز تهیه: ابتدا برگه های زرد آلو را در ظرفی جداگانه داخل آب گذاشته تا خیس بخورند. سپس برگه ها را در ظرفی دیگر به همراه مقداری آب روی حرارت می گذارند تا پخته شود. در حین پختن، ترشی ناردون نیز به مواد اضافه می گردد. در آخر این خوراک به همراه پیاز داغ طبخ می شود.
تلیکه
مواد لازم: تره کوهی، کرفس، دوغ
طرز تهیه: ابتدا تره کوهی و کرفس را خرد کرده، در ظرفی حرارت می دهند تا خوب پخته و شیرین شود. سپس این مواد را داخل مشک ریخته و دوغ را به این مواد می افزایند. پس از بستن در مشک، آن را برای 5 الی 6 روز به حال خود رها می کنند تا سفت شده، خود را بگیرد. در نهایت با نان میل می گردد.
شله ماستی
مواد لازم: آب،ماست، برنج-، روغن و نمک
طرز تهیه: ماست را در آب محلول کرده و می جوشانند تا خوب یکدست شود. سپس به مواد، برنج نیز می افزایند تا خوب پخته شود. در پایان به این خوراک پیاز داغ نیز افزوده می شود.
کوردیم((khrdim
مواد لازم: برنج، جو، کوردیم(گیاهی کوهی)
طرز تهیه: برنج و جو را با کوردیم از شب قبل درون آب گرم قرار می دهند تا پخته شود.
گمنه(gemneh)
موا د لازم: بلغور گندم، آب و ترشی ناردن
طرز تهیه: بلغور گندم و آب را در ظرفی ریخته و حرارت می دهند تا خوب جا بیفتد، سپس مقداری ترشی ناردون برای طعم دار شدن به مواد افزوده می شود و در پایان خوراک را به همراه پیاز داغ طبخ می نمایند.
آش توله
توله نوعی گیاه با برگهای نسبتا پهن است که در پاییز و زمستان در بیشتر مناطق خوزستان می روید. برنج، نمک و روغن از مواد لازم جهت تهیه آش توله می باشد. پس از شستن و خرد کردن برگه های توله آن را در آب در حالِ جوش ریخته و نیم پز می کنند. برنج را به آن می افزایند. پس از آبکش کردن برنج، که با توله مخلوط شده است، آن را دم می کنند. به آش توله نارنج یا لیمو خشک اضافه می کنند. در بعضی مناطق مانند رداده آش توله را با دوغ و آرد تهیه می کنند. بدین صورت که توله را به جای آب در دوغ می جوشانند. در شوش توله را همراه با سیر در پیاز داغ سرخ می کنند. از ساق توله هم برای پخت آش توله استفاده می کنند.
او باقلهo baqele
باقلای ِ خشک را می سایند، همراه با نمک و فلفل در آب ریخته، می پزند. هنگامی که باقلا پخته شد، در آن تکه های نان ریخته و می خورند.
کشکینهkaŠkina
گندم را بلغور کرده و دوغ را می جوشانند تا سفت شود که به آن ترخینه می گویند. ترخینه را گلوله گلوله کرده، خشک می کنند. ترخینه را معمولا در تابستان می پزند تا در زمستان استفاده شود. برای پخت کشکینه، به مقدار لازم ترخینه را در پیاز سرخ می کنند.
کپهkapah-
مواد لازم: برنج، لپه، کشمش، روغن و نمک. برنج را تا زمانی که له شود می جوشانند. سپس آن را ورز می دهند و گلوله می کنند. لپه و کشمش را می پزند، به مقدار لازم در میان گلوله های برنج می گذارند و در روغن سرخ می کنند.
آش بلگ e balagšâ
مواد لازم:عدس، نخود، لوبیا، خمیر گندم، گیاهان محلی، ترشی انار و ماست.
ابتدا عدس، نخود و لوبیا را می پزند. سپس خمیر گندم را رشته رشته کرده و داخل آن می ریزند. گیاهان محلی را نیز با مقداری ماست، ترشی یا ترشی انار و مقدار لازم آب اضافه می نمایند.
معرفی یک نوع نان سنتی در ایذه(منطقه بختیاری نشین)
نان کلگkalg
نانی که از آرد بلوط تهیه شود، نان کلگ نام دارد. بلوطهای تهیه شده را پس از پوست کندن و خشک کردن در زیر نور آفتاب به وسیله آسیابهای محلی آرد نموده و آرد را داخل سبدی می ریزند و چند گونی روی آن می گذارند. سپس این ظرف را بر سر راه جریان آب قرار می دهند. با این روش تلخی آرد بلوط در مدت 4 الی 5 روز کشیده می شود. با همین آرد، خمیری فراهم شده و نان بلوط بر روی تاوه پخته می شود.
غذاهای سنتی اعراب خوزستان
انواع غذا شامل: قلیه ماهی،ماهی صُبور، ماهی شور، برنج، قوزی، میگو پلو، کُبه
انواع شیرینی شامل: لیگمات، معسل، شعث، مهلبیه، شَعریَه
معرفی چند نوع غذا
قلیه ماهی
مواد لازم: ماهی، ادویه، نمک، فلفل، پیاز، سیر، تمبر هندی، لیمون عمانی، سبزی(گشنیز و شنبلیله)گوجه یا رب گوجه
طرز تهیه: ابتدا پیاز و سیر را خرد کرده و سرخ می نمایند. سبزی خرد شده را اضافه می کنند و کمی تفت می دهند. ماهی تکه تکه شده را به آن افزوده، سرخ می نمایند و پس از آن، تمبر هندی، لیمو عمانی، نمک و ادویه، گوجه را به مواد قبلی اضافه می کنند و تفت می دهند. در آخر مقداری آب اضافه می کنند و می گذارند تا کاملا پخته شود.
ماهی صُبور
مواد لازم: پیاز،سیر،کشمش، سبزی(گشنیز)،لیمو عمانی،دارچین، ادویه،نمک،ماهی صبور
طرز تهیه: ابتدا ماهی صبور را تمیز می کنند، سپس پیاز خرد شده را سرخ می کنند. سبزی خرد شده را به آن می افزایند و به همراه ترکیبات تفت داده شده(دارچین، نمک، ادویه و لیمو عمانی آسیاب شده و کشمش) داخل شکم ماهی می ریزند. شکم ماهی را با نخ می بندند، درون ظرفی به نام gali (سینی دسته دار)گذاشته، جهت پخت در تنور (امروزه در فر) قرار می دهند.
قوزی
گوسفندی را کشته، پوست آن را می کنند و سپس شکم آن را تمیز کرده و مخلفاتی از قبیل برنج، تخم مرغ، زعفران، هِل، مرغ، نمک و دارچین درون ِآن قرار می دهند و آن را کباب می کنند. گاهی اوقات به جای گوسفند از مرغ استفاده می کنند.
کُبّه
مواد لازم: گوشت چرخ کرده، پیاز، لپه، نخود، کشمش، دارچین، فلفل، برنج و نمک
طرزتهیه: برنج را همراه مقداری آب در ظرفی ریخته، جهت پخت روی اجاق می گذارند. پس از پخت کامل، آن را خوب له کرده، به صورت گلوله های کوچک در می آورند و درونِ گلوله های که از ترکیبات سرخ شده گوشت، پیاز، نخود، لپه، کشمش، دارچین، فلفل و نمک تهیه شده، قرار می دهند و در روغن سرخ می کنند.
محمر-mohammar
مواد لازم: خرما، آب و برنج. خرما را داخل آب سرد ریخته، هسته های آن را جدا می کنند. سپس برنج را در آب جوش ریخته، می پزند. قبل از آنکه آب آن تمام شود خرما را اضافه می کنند و مانند شیر برنج می پزند.
َشعث
خرما را درون روغن محلی نموده و با حرارت ملایم سر می کنند.
خورشت بامیه(ماراگ بامیه)
به پیاز سرخ شده گوجه خرد شده اضافه می کنند. مقداری گوشت قیمه شده را نیز به همراه ادویه کاری با مواد، تفت داده و بامیه های آب پز شده را نیز اضافه می کنند. معمولا برای خوشمزه تر شدن خورشت بامیه به آن سیر و تمرهندی نیز اضافه می کنند.
ماهی شور(اِم گََََشَت)
ابتدا ماهی شور را با کمی آب می پزند. سپس ماهی را از آب خارج کرده، تکه تکه می کنند. مقداری پیاز سرخ شده و کمی کشمش و ادویه را باهم مخلوط کرده، به پیاز می افزایند. تکه های آماده و پخته ماهی را سرخ می کنند و با مخلوط مواد حاصله تر کیب می کنند. این غذا مخصوص فصل زمستان است.
فلافل
مقداری نخود را به مدت 2 شبانه روز می خیسانند تا نرم شود سپس آن را ریز می کنند(می کوبند). مقداری سیر له شده را با مقداری گوشت چرخ کرده و ادویه نمک و فلفل مخلوط کرده و از کمی آرد برای چسباندن مواد به یکدیگر استفاده می کنند. برای تهیه فلافل مقداری از مواد را در قالبی مخصوص می ریزند و پشت سر هم ماده گرد شده را که پس از پخت فلافل نام می گیرد در روغن می ریزند تا سرخ شود.
خلال مطبوخ
خرمای نارس یا خارک را با آب می پزند.
ِتذخانَه
این غذا با ماهی شور تهیه می شود و در واقع نوعی سوپ است. بدین ترتیب که ماهی شور را با برنج می پزند و حالت سوپ پیدا می کند.
ُخبس التمر
ابتدا هسته های خرما را خارج ساخته، آنها را خمیر می کنند و بعد خمیر خرما را با روغن مخلوط کرده و آن را روی خمیر آماده نان که صاف کرده اند مالیده و برای ِ پخت روی تاوه قرار می دهند.
ِامفَطَّح (emfattah)
گوسفندی را ذبح نموده، آن را به چهار قسمت تقسیم می کنند. دو ران و کتف آن را به صورت درسته در دیگ بزرگی می گذارند تا آب پز شود و همراه برنج آن را مصرف می کنند. نان خشک را خرد کرده، با روغن و پیاز تفت می دهند.
غذاهاي محلي در منطقۀ بهبهان داراي تنوع و گستردگي فراوان مي باشند و ويژگي مهم اينكه غذاهاي سنتي هنوز يكي از اركان مهم تغذيه در اين منطقه بوده و همچنان به قوت خود باقي هستند.
انواع غذاهای سنتی شامل: اوانوري owanori (آب انار)، ابوقله owboqle(آب باقلا)، آبگوشت، اوعدسowadas، اوماشك owmâs (آب ماش)، اوپيوزي owpiyozi (آب پياز)، گوينه gevine، اوموهي owmohi(آب ماهي)، برنج، باقلا، آش کارده، اوربنيكwrebenik
شیرینی ها و شربت ها شامل: حلواي آردگندم،حلواي آردبرنج، حلواي شيره خرما، حلواي خرما، پاليلقي، فل، نان شيريني حلواي سياه، قرصك، چوخيزورون، مسقطي،حلواي نشاء، حلواي انگشت پيچ
انواع نان شامل: نان تيري، نان بلبل balbal، بلبل كلخنگي balbalekalxongi، شل شلوšolšolu، تودون tavdun
معرفی چند نوع غذای سنتی
اوانوري owanori (آب انار)
انار را دانه نموده در آب مي جوشانند و در آب آن نان ريز نموده صرف مي كنند. اين غذا در روستاهاي بررسي شده صرف مي گردد.
ابوقله owboqle(آب باقلا)
باقلاي پوست كنده را مي جوشانند تا كاملاً له شود بعد به آن پياز سرخ كرده، روغن و ادويه اضافه مي كنند سپس در آن نان خورد كرده به صورت تريد ميل مي نمايند.
اوپيوزي owpiyozi (آب پياز)
پياز سرخ كرده را با ادويه و آرد بو داده به صورت مايع رقيقي در آورده در آن نان خورد كرده مي خورند.
گوينه gevine
گندم را خورد نموده بو مي دهند بعد مثل برنج دم مي كنند و همراه با ماست مي خورند.
اوموهي owmohi(آب ماهي)
ماهي را پاك نموده همراه با سبزي و آرد بو داده مي جوشانند بعد نان در آب آن خورد كرده همراه با ماهي مي خورند.
آش كارده
گياهي موسوم به كارده كه برگ هاي پهن چون برگ چغندر دارد و بسيار تندمزه است را در آفتاب خشك كرده و بعد آن را با گندم نيم دانه مخلوط كرده كمي خمير مايه و مقداري كمي برنج و سير در آن ريخته روي آتش مي گذارند تا اندكي گرم شود سپس آن را از روي آتش برداشته در جاي گرمي نگه مي دارند تا ترش شود اين مايه “حره” horre يا “آش كارده” ناميده مي شود.
مقداري گندم نيم دانه و آب روي آتش مي گذارند تا جوش بيايد اين مايه را به آن اضافه مي كنند. در بهبهان اين آش را مانند حليم در مغازه ها مي فروشند. اين آش مخصوص فصل زمستان است.
اوربنيكwrebenik
ربنيك دانه وحشي است شبيه به زالزالك ولي ترش تر و ريزتر آن را در آب مي جوشانند تا به طور كامل له شود بعد اين دانه ها را در آبكش مي گذارند آنقدر چنگ مي زنند تا آب ترش آن در ظرف زير آبكش جمع شود به اين آب ترش پياز داغ و خرده برنج و مقداري شكر يا شيره خرما اضافه مي نمايند آن را مي جوشانند تا پخته شود بعد در آن نان خرد نموده به صورت تريد مي خورند.اين غذا در فصل پاييز تهيه مي گردد.
شيريني ها و شربت
حلواي شيره
به همان روش حلواهاي فوق است ولي به جاي شكر از شيرۀ خرما استفاده مي شود.
پاليلقي pâlilaqi
خرما را در ظرف يا بشقاب چيده روي آن مخلوط روغن و آرد بو داده مي ريزند و بعد مصرف مي كنند.
فل fel
خرما را با كنجد مخلوط نموده تا خرما و كنجد كاملاً با هم مخلوط شوند و به صورت خمير درآيد.
نان شيريني
آرد، شكر و زردچوبه را مخلوط نموده به مانند نان شيري روي صفحه فلزي مي پزند، اين شيريني به صورت خشك مصرف مي شود.
حلواي سه halvâyese
ارده را در ديگ ريخته با دستگاه آن قدر به هم مي زنند تا تفاله آن جدا شود تفاله آن همان حلواي سه يا حلواي سياه است كه آن را با خرما مي خورند.
حلواي نشاء
ابتدا گندم را سه روز در آب گذاشته تا كاملاً خيس بخورد و باد كند و آب آنرا مرتب عوض مي كنند بعد آن را با چرخ يا دست له مي نمايند. سپس آن را در آبكش گذاشته مي شويند تا تنها تفاله در آبكش بماند زير آبكش نيز ديگ مي گذارند تا شيره گندم در آن بريزد سپس شيره گندم را در سيني هاي بزرگ ريخته تا نشاسته محلول ته نشين شود بعد آب زلال روي آن مي ريزند. محلول را در آفتاب مي گذارند تا كاملاً خشك شود در اين وقت نشاسته گندم به صورت كلوخه هاي كوچك سفيد رنگ در مي آيد. مقداري از اين نشاسته را در كاسه اي آب حل كرده روغن نيز در ظرفي ريخته گرم مي كنند. محلول آب و نشاسته را در روغن ريخته و شكر نيز به آن اضافه مي¬كنند.
در مرحله بعد هل و گلاب اضافه مي شود. حرارت زير آن را ملايم نموده با قاشق یا كفگير آن قدر آن را به هم مي زنند تا به صورت دانه هاي ريز درآيد در اين وقت حلواي نشاسته گندم آماده است.
انواع نان
نان تيري
اين نان بدون خمير مايه است. خمير آن را روي صفحه اي مدور چوبي به نام خونچك xončakبا تيري چوبي پهن مي كنند و روي صفحه اي مدور فلزي موسوم به توه toveh كه روي آتش قرار دارد مي اندازند تا بپزد. اين نان به صورت خشك نگهداري مي شود. هنگام مصرف اندكي آب به آن مي زنند تا نرم شود معمولاً اين نان را براي مدت 2 الي 3 هفته مصرف مي پزند.
بلبل كلخنگي balbalekalxongi
اين نان به همان روش بلبل درست مي شود با اين تفاوت كه در خمير آن كلخنگ كه نوعي دانه شبيه به دانه درخت بن ولي نرم و چرب مي باشد اضافه مي نمايند.
شل شلوšolšolu
خميري را به صورت كاملاً رقيق درمي آورند داخل آن مقداري دانه انار مي ريزند و قدري نيز پياز در آن رنده مي كنند بعد آن را به مانند نان بلبل روي توه به صورت مايع مي ريزند. به اين صورت نان نرمي به دست مي آيد كه گاهي به عنوان غذا به تنهائي مصرف مي شود.
اقوام و زبان: اعراب، عملهها ، بختیاریها، بالاگریوهها و کولیها از اقوام ساکن در استان هستند. لری، فارسی با لهجههای دزفولی، شوشتری، بهبهانی، آبادانی و خرمشهری (لهجه شهرنشینان) و عربی از زبانهای رایج در خوزستان هستند.
بازیهای سنتیِ اعراب
شاملِ:تُبه- چعب بازی- حیله- عظیم الغطاء- غمازه جیجو- رُکبان-مهابث-راوت یا رُوا- سبط یا ثابت- علی ابو- ُمسگِلَه- اُم ذیوه- لعب لوز- لعب تین-گِلول-گُرگِتَه-شِگَت َبطَن عُمَر
معرفی ِ چند بازی سنتیِ اعراب
عظیم الغطا
در این بازی که در شب های مهتابی انجام می شود تعدادی دور هم جمع می شوند و کسی بر حسب قرعه انتخاب می شود تا تکه استخوانی تهیه کند. سپس بازیکنان دیگر چشمهایشان را می بندند و شخص انتخاب شده در همان لحظه استخوان را به نقطه ای پرت می کند. بعد از آن بازیکنان که چشم خود را باز کرده اند به جستجوی استخوان می پردازند. هر کدام از بازیکنان که استخوان را بیابد به عنوان بردنده محسوب خواهد شد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان خرمشهر ثبت شده است.
حیلِه
این بازی را بیشتر از همه دختران انجام می دهند. بدین ترتیب پای خود را در بغل می گیرند و می دوند. در این رقابت هر کس بتواند بیشتر بدود برنده خواهد بود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان خرمشهر ثبت شده است.
گُرگِتَه
این بازی بیشتر در فصل برداشت محصولات، بین دختران و پسران کشاورز انجام می شود. هنگام برداشت خرما ها، بچه ها کلمه “گرگته”را یک نفس ادا کرده و خرماهایی را که روی زمین ریخته شده اند، جمع کرده و در جعبه ها می ریزند. هر کس که بتواند این کلمه را با همان نفس بکشد، و خرمای بیشتری جمع کند، برنده خواهد بود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان آبادان ثبت شده است.
ُهمِرییَه- hommeriye
در این بازی که در آب انجام می شود تمام افراد شناکنان به سوی جلو حرکت می کنند. فرد انتخاب شده به دنبال آنها شنا می کند. به هر کس که رسید و دستش را روی سر او گذاشت، آن فرد باید پشت سر بقیه قرار گیرد و مانند فرد قبلی همین کار را تکرار نماید. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
ِاحبال(طناب کشی)
وسیله بازی طنابی بلند و محکم است و گاهی مقداری پارچه. در این بازی ابتدا خطی روی زمین می کشند بعد در وسط طناب دو گره در فاصله معین می زنند یا به جای گره، دستمالی در وسط طناب می بندند. هر گروه یک سر طناب را می گیرد و با فرمان سر گروه بازی آغاز می شود. هر کدام از گروهها تلاش می کنند طناب را به سوی خود بکشند. اگر گروهی موفق شود با کشش طناب، گره یا دستمال محدوده گروه مقابلشان را از روی خط مرزی به سوی خود بکشند، برنده خواهند بود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
بازیهای سنتی لرها و بختیاریها
کله ورووانکkelavaruvânak))- خرس خرسی(xers xersi)-جیزبازی(jizbâzi) یا پندگال(pendegâl (- پشکل غار(peškelegâr)- کاکله مشت یا پوچ بازی(kâkelamošt)- تپ تپو(taptapu)- تل تل(taltal)- بند سرلنگ (bande sare leng)- قاچو- بِتی بازی- چغال( چغه)-دال پِلان-ُگل ُگلرز- قاو- چزگو- جوزو- هِی مِلکی-کاز کیز-کیله پینه-چو چور- طاق پیل- چار پشکلی- خالکی
معرفی چند نوع بازیِ سنتیِ لری و بختیاری
خرس خرسی xers xersi
این بازی از جمله بازیهای مردانه است که در مراسم عروسی و جشنهای بختیاری برگزارمی شود و در آن یک نفر با پوسیدن لباسهای مندرس و انداختن پتو به دور خود به صورت خرس در می آید و به بقیه حمله می کند و دیگران با دیدن وی در چنین حالتی می خندند. در واقع این بازی جنبه مزاح و سرگرمی برای حاضرین در مراسم را دارد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بند سرلنگ bande sare leng
دراین بازی که توسط مردان و پسران برگزار می شد طنابی را به پای یک نفر می بستند و عده ای دور او می چرخیدند و یک نفر با کفش و یا وسیله ای او را کتک کاری می کردند و فرد در بند نیز سعی می کرد با پا به پای آنها بزند٬ اگرکسی را می زد آن فرد جای وی دربند گرفتار می شد و توسط بقیه کتک می خورد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
بالا بلندیbalabolandi
این بازی مخصوص دختران لر و بختیاری است و در آن معمولا، بچه های سنین 5 تا 10 ساله شرکت میکنند. فصل انجام این بازی عمدتا در بهار است. در این بازی، یک نفر نقش گرگ دارد و بقیه به عنوان گوسفند به جاهای بلند فرار می کنند. آنها اجازه نمی دهند فردی که نقش گرگ را دارد، به آنها دسترسی پیدا کند. فردی که توسط گرگ دستگیر شود، از بازی اخراج می شود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان ایذه ثبت شده است.
سیم سیم مجسمه
این بازی که در روستاهای لر نشین اطراف شوش انجام می شود. بازی سیم سیم مجسمه با ریتم و ساز و دهل انجام می شود و همراه آن اشعاری خوانده می شود. هنگامی که شعر تمام می شود، آهنگ قطع شده، تمام افراد بی حرکت می مانند. کسی بازنده است که هنگام قطع آهنگ همچنان مشغول رقص باشد. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
چوب بازی(چو بزی)- ču bozi
چوب بازی عمدتا در مراسم عروسی اجرا می شود. سن بازیگران معمولا 15 سال به بالاست. وسایل بازی شامل یک چوب ضخیم و بلند و یک چوب باریک و کوتاه یا شیلنگ است. نفر اول چوب ضخیم را برداشته و دور میدان راه می رود و رجز می خواند و دیگران را به بازی فرا می خواند.
فردی که ابراز تمایل به بازی دارد چوبی باریک بر می دارد.حرکات بازیکن با ریتم خاصی از ساز و دهل همراه است. فردی که چوب باریک بر می دارد، در حالی که با دو دست چوب رابالای سرش نگه می دارد، شروع به رقصیدن و چرخیدن می کند. هنگامی که او قصد دارد به نفر اول(کسی که چوب ضخیم در دست دارد)حمله کند، او(نفر اول)چوب را با کمی فاصله از خود در زوایای 60-90 درجه نگه میدارد. طبق قانون این بازی، نفر دوم(صاحب چوب باریک)می تواند ضربه خود را تا زیر زانوی نفر اول بزند و زدن ضربه بالاتر از زانو، خطا می باشد. از نظر مردم حاضر، هر چه نفر اول ضربات بیشتری تحمل نماید، قدرتمند تر جلوه می نماید. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان شوش ثبت شده است.
بازی ِ ُگل و ُگل ریز
در این بازی گروهی، افراد هدفی را مشخص می کنند سپس چوبی به طول 20 تا 30 سانتی متر انتخاب می کنند. چوب را به سمتی پرتاب می کنند. هر کسی چوب را زود تر پیدا کرده و به هدف بزند برنده است. ضمن اینکه افراد دیگر سعی می کنند که به او اجازه ندهند چوب را به هدف بزند و اگر کسی بتواند چوب را از دست او برباید و خود به هدف بزند، برنده است. این بازی در سنین مختلف بین 7 تا 15 سال مرسوم است. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
بازیِ قاو
دایره ای در نظر می گیرند. گروهی داخل دایره می نشینند.گروه دیگر در بالای سر آنها به دور شان می چرخند و سعی می کنند کلاهِ گروه وسط را بردارند. اگر موفق شوند، برنده اند و اگر گروه وسط هر کدام از آنها را با پا بزنند، گروه مقابل بازنده است و باید داخل دایره بنشیند و گروه داخلِ دایره دور آنها بچرخد و کار آنها را انجام دهد. این باز ی عمدتا در روزهای عید نوروز انجام می شود. این بازی در تحقیقات مردم نگاری شهرستان اندیمشک ثبت شده است.
بازیهای محلی شوشتر
بازیهای محلی
شامل: برد کل(bard kel) – اشتی تی(eštiti) – دوس بازی(dus bâzi) – قرقروک((qarqaruk – فنگ بازی(feng bâzi) – گل مشتک(gol moštak) -گُل مِلِنَه-گال پِشکِلَک-کی دارِ ایزِ نِه – گُروک
اشتی تی eštiti
اشتی تی eštiti بازی خاص شبهای ماه رمضان است. بازی کنان به دو گروه مساوی تقسیم و هر گروه در یک نیمه زمین قرار می گیرند. به نوبت از هر گروه یک نفر با گفتن اشتی تی با یک پا بدون اینکه نفس تازه کند داخل زمین گروه مقابل می شود. بازیکن پیش از آنکه نفس تازه کند باید با بازیکن مقابل با دست تماس پیدا کند و اگر دست بازیکن اشتی تی کنان به او بخورد باید از بازی خارج شود.
گل مشتک gol moštak
بازی شبانه کودکان به این صورت که یک مهره(گل) را نزد یکی از یاران گروه می گذارند و گروه مقابل باید حدس بزند که گل نزد کیست.
قم قمبه
در این بازی فر فره ای را بر روی سطح مسطحی می چرخانند و هر کس بتواند فرفره را با مدت زما ن بیشتری بچرخاند برنده این بازیست.
کی دارِ ایزِ نِه
در این بازی بازیگران نام مستعاری بر خود می نهند. بازیگری که نقش گرگ را بازی می کند بایستی نام بازیگران دیگر را حدس زند. فردی که نامش درست حدس زده شده باشد، به سوی تُل(تپه) می دود. اگر گرگ پیش از آنکه بازیگر به تُل برسد او را بگیرد، جای آنها با هم عوض می شود.
قطورgotur
این بازی با 5 سنگ کوچک(کمی کوچکتر از یک بند انگشت) انجام می گیرد. بازیگر، سنگها را در کف دست نگه می دارد و آنها را به هوا پرتاب می کند و بلافاصله دست خود را پشت به هوا می گیرد. اگر از سنگهای باز گشته شده، سنگی بر پشت دست قرار نمی گرفت یا تنها یک سنگ باقی می ماند، آن بازیگر باخته بود. در غیر این صورت بایستی دوباره آنها را به هوا پرتاب کند که این بار بایستی کف دست خود را زیر آنها قرار دهد تا در دستش جای گیرند. او در حالی که ریگها را در دست دارد باستی آنها را یکی یکی به هوا پرتاب کند و سایر ریگ ها افتاده شده را بردارد.این بازی به نام “گُروک” نیز شناخته می شود.
بازیهای محلی دزفول
الخترalaxtor – تاجفت tâjoft – دالپلو dâlpelow – چوگه – čugaپا پا pâpâ – کی گل بره kigolbare – فیتال fitâl – رنگم رنگم ری لاسیه rangom rangom ri lâsie و…
توضیح برخی از بازیهای سنتیِ دزفولی
کی گل بره
این بازی از جمله بازیهای درون آب است که در آن افراد به صورت دسته جمعی وارد آب رودخانه می شوند و در جاهایی که عمیق باشد به زیر آب می روند، هر کس که توانست مسیر بیشتری را زیر آب طی کند و نفس کم نیاورد برنده است. این بازی مشترک میان دختران و پسران است و از سنین 10 تا 20 سال در آن شرکت می کنند.
رنگم رنگم ری لاسیه
این بازی توسط دختران برگزار می شود. در این بازی یک نفر از بقیه بزرگتر است و با گرفتن یک سینی بزرگ در دست جلو می ایستد٬ بقیه با گرفتن طنابی در دست و عبور دادن از پاهای خود به صورت یک ستون پشت سر او قرار می گیرند و این اشعار را می خوانند: رنگم رنگم ری لاسیه٬ افراد حاضر در صف می گویند: همچه گلی عباسیه hamče goli abâsiya و به دنبال آن می روند. در اینجا باید کسی از صف خارج شود و هر کس که به زمین افتاد بازنده است.
بازیهای محلی بهبهان
بازيهاي منطقه بهبهان داراي تنوع و گستردگي خاصي است كه كودكان، نوجوانان اعم از دختر يا پسر به انجام آن مي پردازند. برخي از انواع اين بازي ها به شرح زير مي باشد:
قطور qotur، تي تي titi، سوار سوار، كل كل برد kelkelebard، تپ تپ گا taptape gâ، امي بي amibi يا دال كلي dâlkeli، اي دسه ei dasa، اسه سوار esesavâr، گل تكونار gol tekonâr، مزوت شهري mazotešahri، مرد سلوري marde salori و…
توضیح برخی از بازیهای سنتیِ بهبهان
سوار سوار
بازي به صورت دو نفر دو نفر انجام مي شود. پس از قرعه كشي يك نفر روي كول ديگري سوار مي شود و به در خانه ها رفته از صاحب خانه سؤال مي كنند سوار سوار؟ يا پياده سوار؟ اگر صاحب خانه مي گفت پياده سوار آن دو جايشان را عوض مي كنند و بازي به همين ترتيب ادامه مي يابد.
تپ تپ گا taptape gâ
روش اين بازي به اين شرح است كه يك نفر در محل مشخص چشم مي گذارد و ديگران پنهان مي شوند پس از لحظاتي او به دنبال آنان مي گردد و هر كس را كه ببيند دست خود را به سر او مي زند و آن شخص به اين ترتيب از بازي خارج مي شود. هر كس نيز بتواند بدون ديده شدن به محل بازي برسد برنده است. نوبت چشم گذاري بعدي به فردي مي رسد كه زودتر ازهمه بازنده شده باشد.
پوشاک سنتیِ لرها و بختیاریها
هر جامعه ای پوشاکی متناسب با فرهنگ خود دارد. پوشاک همواره به عنوان ویژگی خاصی در تمایز جوامع از هم به شمار می رفته است و نوعی نماد برای بیان فرهنگ هر جامعه است.
پوشاک سنتیِ زنانِ لر و بختیاری- تن پوش
تنبان قری: برای دوخت آن 10 متر پارچه نیاز است. پارچه مورد استفاده این نوع تنبان معمولا ضخیم است. این نوع پارچه ها از تنوع رنگ برخوردارند. در بالای این نوع پوشاک، برای رد کردن بند تنبان قسمتی تعبیه شده است. هنگام بسته شدن بند شلوار قری، بر روی کمر، به علت پهنای زیاد پارچه، چینهای متعددی بر روی آن ایجاد می شود. لبه شلوار قری به وسیله نوار رنگی با نام محلی گرزgerz تزیین می شود.
زیر پیراهن: بالا پوشی زنانه که از حدود 5/2متر پارچه تهیه می شود. پیراهن دارای آستینهای ساده و آزاد و یقه گرد است. لبه های زیر پیراهن توسط نوار رنگی تزیین می شود.
پیراهن: بالا پوشی که از حدود 5/3 متر پارچه تهیه می شود. پیراهن دارای یقه هفتی و چاکی است که از دو طرف از کمر به پایین می باشد. پارچه پیراهن از بهترین جنس مخملی انتخاب می شود. لبه های پیراهن را با نوار رنگی و سکه تزیین می نمایند.
جلیقه:پوشاکی است بدون آستین که از جلو باز می باشد و بر روی پیراهن پوشیده می شود. پارچه آن نیز از مخمل تهیه می شود و لبه های آن با نوارهای رنگی و سکه تزیین می شود. دو جیب نیز در قسمت پایین جلیقه تعبیه شده است.
پوشاک سنتیِ زنانِ لر و بختیاری – سر پوش
لچک:روسری است که عمدتا از پارچه های سفید (تترون)تهیه می شود. برای دوخت آن، قاعده پارچه مستطیل شکلی به وسیله پارچه نیم دایره ای دوخته می شود. به لبه های آزاد لچک، بند هایی نیز دوخته می گردد. این بند به وسیله مهره های رنگی با نام محلی بوناbuna مزین شده و نوک هر مهره نیز توسط سکه، مهره ها و الماس های مصنوعی تزیین می شود تا آویزی زیبا، شکل گیرد.
به پشت لچک، پارچه ای مربع شکل تزیین شده با منجوق و نوارهای رنگی آویخته می شود، به این زیور زنانه “پی سری” یا” زلزله” یا” مونجاق” می گویند. بندی به طول ا تا 5/1 متر مزین به مهره، سکه و الماسهای مصنوعی با سنجاق قفلی به دوطرف لچک، وصل می گردد. این زیور از پشت به حالت آویزان می باشد و به “بند سیزن”معروف است. زنان بختیاری هنگام بستن لچک، دو قسمت از گیسوی خود را از طرفین جدا کرده و از دو طرف چهره خود و از زیر بند لچک می گذرانند. که این نوعی آرایش زنانه محسوب می شود. این نوع پوشاک بیشتر در آیین های شاد مورد استفاده قرار می گیرد.
مِی نا: روسری بلندی که از 5 متر پارچه تهیه می شود و مستطیل شکل است. مینا را با سنجاق به پشت لچک وصل می کنند. یکی از گوشه های مینا از روی شانه رد شده و بر روی شانه دیگر با سنجاق قفلی مهار می شود.
تیگ بند: دستمال سیاهیست که زنان عزادار به پیشانی می بندند.
پوشاک سنتیِ زنانِ لر و بختیاری – پاپوش
در اصطلاح محلی لری و بختیاری به پاپوش،”پاوزارpawezar”می گویند. از معروفترین پاپوشهای زنان لر و بختیاری می توان از کفش های چرمی ِ زنانه موسوم به “اُرسی”نام برد که در قدیم به رنگ سفید بودند. اُرسی از جنس پلاستیک هم ساخته می شد.
پوشاک سنتیِ زنانِ لر و بختیاری – زیور آلات
میل کول:بازوبندی نقره ای است که روی بازو بسته می شود.
بند سیزه: مانند تسبیحی است و شامل مهره های رنگی می شود که به وسیله دو گیره به پشت سر آویزان می کنند.
گردن بند میخک: گردن بندیست که از میخک بافته شده است و برای خوشبو شدن تن و لباس به گردن می آویزند.
پوشاک سنتیِ مردان لر و بختیاری -تن پوش
شلوار دبیت: این شلوار از پوشاک های سنتی مردان بختیاری است و هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد. جنس شلوار از دبیت است و رنگ آن سیاه. در دوخت این شلوار 5 متر پارچه استفاده می گردد. برای بند این شلوار 3 الی 4 کش استفاده می شود.
چوقا: نوعی بالا پوش است که از نخهای پشمی خود رنگ بافته می شود. چوقا به رنگ سفید و گاهی سفید متمایل به زرد با خطوط راه راه بدون آستین و جلو باز است. بلندی چوقا تا بالای زانو می باشد.
پوشاک سنتیِ مردان ِیختیاری – سر پوش
کلاه نمدی(ُکَله): کلاه نمدی در بختیاریها شامل شب کلاه و کلاه خسروی و کلاه خانی است. رنگ شب کلاه قهوه ای روشن است و گنبدی شکل اند که کودکان و اقشار عادی از آن استفاده می کردند. کلاه خسروی آنهایی هستند که بالایشان صاف و دهانه آنها اندکی تنگ و رنگ آنها سیاه است. کلاههای بلندی که بالایشان صاف و دهانه آنها اندکی تنگ و به رنگ سفیدند کلاه خانی نام دارند. نکته جالب در مورد کلاه این بود که شیوه قرار گرفتن کلاه بر سر نمایانگر موقعیت اجتماعی افراد بوده است. مثلا کدخدا ها و مسن تر ها کلاهشان را مایل به جلو ی سر و کمی کج قرار می دادند. جوانان کلاه را وسط سر و رو به عقب می گذاشتند. نمدمالهای شوشتر و دزفول، عمده ترین سازندگان کلاه های نمدی بودند که متاسفانه امروزه به جز عده معدودی، کسی از آنها باقی نمانده است.
پوشاک های خاص
کردین
پوشاک نمدین ضخیم و سیاه رنگی که بدون آستین می باشد. درازای آن تا زیر زانوست و از جلو باز است. این پوشاک ویژه چوپانان محلی است.