سفالگری
سفالگري از اواخر هزاره هفتم ق.م در استان زنجان رواج داشت. گواه اين مطلب كشف سفالهاي كم دوام و كدر است كه به آن دوره تعلق دارد. پس از اسلام بهترين نمونه سفالهاي دوره سلجوقي در اين استان ساخته شده است. اين ظروف به صورت كاسه و بشقاب، در اندازههاي مختلف و به اشكال انساني و حيواني، با كتيبههايي به خط كوفي و طرحهاي اسليمي تزيين شدهاند. نقوش اين ظروف به صورت برجسته و لعاب آن زرد و سبز كمرنگ است. در اوايل قرن هشتم هـ .ق، سلطانيه يكي از مهمترين مراكز سفالگري ايران بود. بارزترين مشخصات سفالهاي اين دوره عبارتند از: برجسته بودن نقوش، نقاشي زير لعاب، كتيبههايي به خط كوفي با عبارت لاالهالاالله و ظروفي با لعاب سفيدرنگ و گاهي سبز روشن و نقوشي مانند مجلس شكار، پرندگان در حال پرواز و بوتههاي گياهي. از ديرباز تا كنون روستاهاي سلطانيه، «بلوبين»، «گلابرسفلي و عليا» و «قلتوق» از جمله مراكز سفالگري استان زنجان بودهاند و ظروف مختلف مانند خمره، كشكساب، كوزه، تنور در اين مراكز توليد ميشده است. در چند دهه اخير با رواج ظروف پلاستيكي، توليد و استفاده از ظروف سفالي كمرنگ شده است. امروزه سفالگران اين روستاها، اشيايي چون تنور، كوزه، گلدان توليد ميكنند. گفتني است كه روستاي قلتوق اولين روستايي است كه در آن استفاده از چرخ سفالگري رواج يافته است و سفالگران آن را آقايان تشكيل ميدهند، در صورتي كه سفالهاي ديگر روستاها بدون چرخ سفالگري و با شيوه ورقهاي، فتيلهاي ساخته شده و سفالگران آنها را زنان تشكيل ميدهند.
چاقوسازی
هر گاه نام زنجان به ميان ميآيد، ياد هنرمندان چاقوساز اين شهر از جمله استاد يعقوب زنجاني، استاد محمد علي زنجاني و استاد يحيي قدومي در اذهان زنده ميشود. زنجان در قرن دهم هـ .ق يكي از مراكز مهم صنعتي ايران به شمار ميرفت و كارگاههاي بيشمار اسلحهسازي در آن داير بود. بعدها به دلايل سياسي و اجتماعي اين كارگاهها رو به اضمحلال نهاد و صنعت چاقوسازي شهر نيز با ورود چاقوهاي ماشيني آلمان، انگليس و ژاپن دچار ركود شد. اما به رغم مشكلات فراوان با پايمردي استادكاران سختكوش، اين صنعت به حيات خود ادامه داده و تا حدودي راه ترقي را پيموده است. چاقوهاي زنجان تنوع فراوان دارد و ظرافت، تناسب، شيوه آبكاري و قدرت برش از ويژگيهاي آنها است. تيغة اين چاقوها معمولاً از جنس فولاد سخت است و پس از برش و حرارت دادن در كوره، با مهارت چكشكاري، ساييده و صيقل داده ميشوند. آستر چاقو از جنس آهن يا برنج است و رويه آن نيز غالباً از شاخ حيوانات، به ويژه شاخ گوزن تهيه ميشود. انواع چاقوهاي زنجان عبارتند از: چاقوهاي مخزني يا قلمتراش، چاقوهاي ضامندار، چاقوهاي شكاري، چاقوهاي صحرايي، چاقوهاي آشپزخانه، دشنه و قداره كه هر يك به شكلهاي گوناگون توليد ميشوند.
ملیله کاری
مليلهكاري با سابقه تاريخي چند هزار ساله، يكي از ظريفترين و پر بهاترين هنرهاي فلزكاري است و جزء مهمترين صنايع دستي بومي زنجان محسوب ميشود. هنرمندان مليلهكار زنجاني با استفاده از نقره و گاه طلا مبادرت به ساخت ظروف تزييني و مصرفي گرانقميت از جمله سرويس چايخوري، انواع سيني، گلدان، كاسه، قلمدان، جعبه جواهرات، قاب عكس مينمايند كه از شهرت جهاني برخوردار است و زينت بخش مجموعههاي هنري خصوصي و موزههاي جهان هستند. اين هنر، فني بسيار پيچيده و ظريف دارد. در حال حاضر مليلهكاري زنجان با همت و تلاش هنرمندان با ذوق اين شهر روز به روز پيشرفت كرده و برخي از آنان دست به ابتكاراتي زدهاند كه موجب تحول و تكامل اين هنر شدهاند. همچنين زنان نيز همگام با مردان كم و بيش به فعاليت در اين رشته مشغول هستند.
چاروق دوزی
صنعت كفاشي از قرن يازدهم هـ .ق در شهر زنجان رونق داشته است. چاروق قديمي زنجان پاپوشي بدون پاشنه، از چرم خام بود كه با تسمههايي بلند به ساق پا بسته ميشد و در روستاها بيشتر مورد استفاده چوپانان قرار ميگرفت. در سالهاي اخير چاروقي با رويهاي از چرم قرمز توليد ميشود. اين چاروق بدون بند و تسمه است و نوكي عقابي و برگشته دارد. اين نوع چاروق كه توليد آن از حدود چهل سال پيش رواج داشته است، كمترتوليد ميشود.چاروق كنوني زنجان شكل خاص و ظريفي دارد و زنان و دختران شهري اغلب از آن به عنوان كفش روفرشي استفاده ميكنند. اين نوع چاروق پاشنهدار و كف آن از چرم است و رويهاش از نخهاي ابريشم و گلابتون به رنگهاي مختلف بافته و تزيين ميشود. گفتني است كه يكي از اساتيد معروف چاروقدوز زنجان به نام مرحوم استاد «اصغر خطيبي» چاروق نوع اخير را در زنجان رواج داده است.
گیوه دوزی
گيوه يكي از پاپوشهاي سنتي ايران است و به دلايل مختلف از جمله راحتي، سبكي و جلوگيري از تعريق پا مورد استفادة عشاير، روستاييان و گروهي از شهرنشينان است. رويه گيوه توسط زنان و دختران و با استفاده از قلاب و انواع نخهاي پنبهاي و ابريشمي بافته ميشود. كف يا زيره آن نيز معمولاً از جنس چرم است و به وسيله صنعتگراني كه اصطلاحاً «تختكش» ناميده ميشوند، آماده ميشود. كار دوخت رويه به تخت نيز به عهده گيوهدوزها است. مناطقي مانند زنجان، كردستان، كرمانشاه، آباده و شيراز جزء مهمترين مراكز توليد گيوه در ايران هستند.
|